در این مطلب قصد داریم تا ۱۰ مورد از بهترین و تأثیرگذارترین سریال های عاشقانه در طول ۲۵ سال گذشته را معرفی کنیم.
قرن بیست و یکم انقلابی در ژانر عاشقانه در تلویزیون به پا کرده است. دیگر خبری از داستانهای آبکی و مثلثهای عشقی کلیشهای نیست. در طول ۲۵ سال گذشته، این ژانر چنان تکاملی یافته که قواعد و انتظارات قدیمی را در هم شکسته و پیچیدگیها و درهمریختگیهای عشق در روابط مدرن را به تصویر میکشد. سریالهای عاشقانه امروزی، عمق بیشتری پیدا کردهاند. آنها صمیمیت در روابط را به عنوان ابزاری برای کاوش در مضامین مهمتری چون هویت فردی، جامعه، انتظارات اجتماعی و ابهامات ذاتی عشق به کار میبرند.
این سریالها دیگر صرفاً داستان عشق نیستند، بلکه پنجرهای به سوی دغدغههای انسانی و اجتماعی هستند که در قالب روابط عاطفی به تصویر کشیده میشوند. در ادامه این مطلب، قصد داریم شما را با ۱۰ مورد از بهترین سریالهای عاشقانه ۲۵ سال اخیر آشنا کنیم. سریالهایی که نه تنها سرگرمکنندهاند، بلکه دیدگاه شما را نسبت به عشق و روابط دگرگون خواهند کرد.
نگاهی عمیق به بهترین سریال های عاشقانه 25 سال اخیر
زندگی کوتاهتر از آن است که فرصت ابراز عشق و علاقه به یکدیگر را از دست بدهیم. نوع رفتار ما با اطرافیانمان، چه در روابط عاشقانه و چه در دوستیها تأثیر بسزایی بر کیفیت زندگی ما و دیگران دارد. سریالهای عاشقانه میتوانند به ما یادآوری کنند که ارزش قائل شدن برای روابط، همدلی و مهربانی، و تلاش برای درک متقابل، از ارکان اصلی یک زندگی رضایتبخش هستند. این آثار نمایشی میتوانند به ما الهام بخشند تا در روابط خود، صداقت، وفاداری و فداکاری را سرلوحه قرار دهیم.
در ادامه، به معرفی این 10 سریال عاشقانه برتر خواهیم پرداخت. این سریالها نه تنها داستانهای جذابی برای روایت دارند، بلکه دریچهای به سوی درک بهتر خود و روابطمان با دیگران میگشایند.
10. Younger (2015-2021)
سریال «جوانتر» (Younger) با محوریت شخصیت لیزا میلر، مادری مطلقه در آستانه چهل سالگی، داستانی جذاب و پرکشش از بازآفرینی، عشق و هویت را روایت میکند. با رفتن دخترش به خارج از کشور برای تحصیل، لیزا با یک چالش بزرگ یعنی ورود مجدد به دنیای کار مواجه میشود. در یک تصمیم جسورانه، لیزا تصمیم میگیرد با تغییر ظاهر و ارائه خود به عنوان یک زن بیست و چند ساله شانس خود را امتحان کند.
این تغییر چهره، فرصتی جدید برای او ایجاد میکند و لیزا به عنوان دستیار دیانا تروت، رئیس سختگیر و موفق بخش بازاریابی یک شرکت انتشاراتی معتبر مشغول به کار میشود. سریال به شکلی زیرکانه و سرگرمکننده، چالشهای لیزا در حفظ هویت دوگانهاش و تعادل بین زندگی شخصی و حرفهای را به تصویر میکشد. در طول هفت فصل جذاب و پر از لحظات خندهدار و دلنشین، «جوانتر» با ترکیبی هوشمندانه از طنز، عمق احساسی و جذابیت بازآفرینی، مخاطبان را مجذوب خود میکند.
ساتن فاستر در نقش لیزا، بازی درخشانی ارائه میدهد و تماشاگران را با خود همراه میکند تا در ماجراجوییهای او در مسیر یافتن خود و عشق، شریک شوند. لیزا در این مسیر با دو مرد جذاب و متفاوت روبرو میشود: جاش (با بازی نیکو تورتورلا)، یک هنرمند جوان و پرشور و چارلز (با بازی پیتر هرمان)، رئیس جذاب و با نفوذش در شرکت انتشاراتی.
انتخاب بین این دو مرد، یکی از اصلیترین کشمکشهای دراماتیک سریال است. سریال عاشقانه جوانتر با دیالوگهای هوشمندانه، شخصیتپردازی قوی و تأکید بر توانمندسازی زنان، به یک کمدی رمانتیک مدرن و دوستداشتنی تبدیل شده است. این سریال نه تنها سرگرمکننده است، بلکه به بینندگان این فرصت را میدهد تا در مورد مسائلی مانند سن، زیبایی، هویت و اهمیت روابط انسانی تأمل کنند.
9. One Day (2024–تاکنون)
سریال «One Day» (یک روز)، ساخته نیکول تیلور که در سال گذشته به نمایش درآمد، با هنرنمایی لئو وودال و آمبیکا مود داستانی دلنشین و تاملبرانگیز از یک ارتباط عمیق و پایدار را روایت میکند. این سریال، تکامل رابطه بین اِما و دکستر را در طول سالها به تصویر میکشد؛ از شبی که برای اولین بار در شب فارغالتحصیلی با یکدیگر ملاقات میکنند، تا فراز و نشیبهای زندگی که این دو را در مسیرهای گوناگون قرار میدهد.
برای مخاطبانی که به داستانهای عاشقانه با مضامین خودشناسی، تقدیر و گذر زمان علاقهمند هستند، “One Day” یک انتخاب ایدهآل است. این سریال عاشقانه، با روایتی ظریف و گاه دلخراش به بررسی چالشها، امیدها و آرزوهای اِما و دکستر در طول زندگیشان میپردازد. “One Day” با تکیه بر کیفیت بالای تولید، از جمله فیلمبرداری خیرهکننده و کارگردانی هنرمندانه، به جایگاهی ممتاز در میان سریالهای عاشقانه دست یافته است.
اما نقطه قوت اصلی این سریال، بازیهای درخشان لئو وودال و آمبیکا مود است. این دو بازیگر با استعداد، به شخصیتهای اِما و دکستر، عمق و اصالت میبخشند و آنها را به شکلی باورپذیر و ملموس، زنده میکنند. تماشای «یک روز» تجربهای احساسی و تاثیرگذار است. به سادگی میتوان به شخصیتهای اِما و دکستر اهمیت داد، آنها را دوست داشت و با تجربیات تلخ و شیرینی که در طول زندگی از سر میگذرانند، همدلی کرد.
8. Outlander (2014–تاکنون)
سریال «غریبه» (Outlander)، ساخته رونالد دی مور برای شبکه Starz، یک حماسه عاشقانه تاریخی با چاشنی سفر در زمان است که داستانی مسحورکننده از عشق و سرنوشت را به تصویر میکشد. در قلب این داستان کلر رندال، پرستار سابق جنگ جهانی دوم قرار دارد که در سال 1945، در حال گذراندن ماه عسلی دوباره با همسرش فرانک در اسکاتلند است. اما در یک پیچش غیرمنتظره و مرموز، کلر به طرز جادویی به سال 1743 منتقل میشود.
در گجت نیوز بخوانید:
بهترین سریال های عاشقانه و رمانتیک سال ۲۰۲۴
در این دنیای ناآشنا و پرمخاطره، کلر باید برای بقا تلاش کند و با خطرات و دسیسههای سیاسی این دوران دست و پنجه نرم کند. در این میان، او با جیمی فریزر، یک جنگجوی دلیر و جذاب اهل سرزمینهای مرتفع اسکاتلند، آشنا میشود و رابطهای پرشور و عمیق بین آنها شکل میگیرد. سریال «غریبه» که اقتباسی وفادارانه از مجموعه کتابهای پرفروش دیانا گابالدون است، سفری گسترده در طول دههها و قارههای مختلف را به تصویر میکشد.
این سریال با مناظر چشمنواز، جلوههای بصری خیرهکننده و دسیسههای تاریخی جذاب، قلب طرفداران داستانهای عاشقانه و ماجراجویانه را تسخیر کرده است. بازی درخشان کایتریونا بالف در نقش کلر و سم هیوگان در نقش جیمی، یکی از نقاط قوت اصلی سریال است. این سریال عاشقانه، تصویری ماندگار از محبت است که فراتر از زمان و مکان، جریان دارد.
7. Scenes From a Marriage (2021)
سریال عاشقانه «صحنههایی از یک ازدواج» (Scenes from a Marriage)، اقتباسی مدرن از مینیسریال سوئدی دهه 1970 به همین نام، به شکلی دقیق و بیپرده به بررسی ابعاد مختلف یک ازدواج میپردازد. این سریال، روایتگر زندگی میرا و جاناتان، زوجی به ظاهر بینقص است که با چالشهای غیرمنتظرهای در زندگی مشترک خود روبرو میشوند و پیوندشان در معرض آزمونهای دشوار قرار میگیرد. «صحنههایی از یک ازدواج» مفاهیم عمیقی همچون پیچیدگیهای عشق، تعهد، رشد متقابل و جستجوی خوشبختی را در قالب یک داستان واقعگرایانه و تاثیرگذار، مورد بررسی قرار میدهد.
مینیسریال اصلی سوئدی، به خودی خود اثری قوی و برانگیزاننده از تجربه بشری بود که با تمام آشفتگیها و زیباییهایش، به تصویر کشیده شده بود. در این اقتباس، هاگای لوی با نگاهی ظریف و دقیق، مشکلات و مسائل زناشویی بین شخصیتهای اصلی را به شکلی کاملا واقعگرایانه به تصویر میکشد. او با جزئیات دقیق، سیر تحول رابطه بین میرا و جاناتان را به مخاطب نشان میدهد و به او اجازه میدهد تا شاهد تغییرات و دگرگونیهای این رابطه باشد.
روایت سریال صادقانه، قانعکننده و گاهی عمیقاً ناراحتکننده است. تماشای این سریال میتواند تجربهای دردناک و چالشبرانگیز باشد، اما جذابیت بینظیر جسیکا چستین و اسکار آیزاک، که با بازیهای درخشان خود به شخصیتهای میرا و جاناتان جان میبخشند، باعث میشود که تحمل این دردها ارزشمند باشد.
“Scenes from a Marriage” سریالی نیست که صرفا برای سرگرم کردن ساخته شده باشد. این سریال، دعوتی است به تفکر و تعمق در باب عشق، ازدواج و روابط انسانی. این سریال، به ما یادآوری میکند که عشق، یک سفر است و نه یک مقصد، و این که برای حفظ یک رابطه پایدار باید تلاش کرد و از خود گذشتگی نشان داد.
6. Bridgerton (2020–تاکنون)
سریال عاشقانه«بریجرتون» (Bridgerton) که در سال 2020 برای نخستین بار بر روی سرویس نتفلیکس منتشر شد، اولین مینیسریال تولید شده توسط شاندالند به شمار میرود. این سریال زیبا و جذاب در لندن دوران ریجنسی روایت میشود و داستان زندگی خانواده بریجرتون و همتایان آنها در جامعه مرفه و نخبه این دوران را به تصویر میکشد.
فصل اول سریال به ویژه بر روی دافنه بریجرتون، دختر بزرگ خانواده تمرکز دارد که برای نخستین بار وارد بازار ازدواج لندن میشود. مسیر زندگی دافنه با سایمون باست، در نقش دوک هیستینگز، تلاقی مییابد و این دو به طور ناگهانی یک رابطه پرشور و عاشقانه را برقرار میکنند که داستانی هیجانانگیز و سرشار از احساسات را رقم میزند. بریجرتون که اقتباسی از مجموعه کتابهای پرفروش جولیا کوین است، به سرعت تبدیل به یک درام عاشقانه محبوب در سطح جهانی شده است.
ارزشهای تولید این سریال نهتنها از نظر بصری خیرهکننده و با لوکیشنهای مجلل و فوقالعاده همراه است، بلکه داستانسرایی باورنکردنی و هیجانانگیز بین شخصیتها نیز تحسینبرانگیز است. با بازی فیبی داینوور در نقش دافنه و رگی-ژان پیج در نقش سایمون، این سریال با تلفیقی از حس مدرنیته و به یک نگاه تازه و متفاوت به موضوعات عاشقانه تاریخی دست پیدا میکند و خود را از داستانهای کلاسیک متمایز میسازد.
همراه با یک داستان جذاب و شخصیتهای چندبعدی، بریجرتون نهتنها داستان عشق را به تصویر میکشد، بلکه در حال بازتعریف ژانر عاشقانهای است که اغلب در قالبهای سنتی محصور شده بود.
5. Virgin River (2019–تاکنون)
سریال «ویرجین ریور» (Virgin River) که در پسزمینهای از مناظر زیبای کالیفرنیای شمالی روایت میشود، داستان ملیندا مونرو، پرستاری از شهر بزرگ را دنبال میکند که پس از یک تراژدی شخصی، به دنبال شروعی دوباره و التیام زخمهای گذشتهاش است. او به شهر کوچک ویرجین ریور نقل مکان میکند، جایی که به سرعت در زندگی ساکنان صمیمی و خونگرم آنجا غرق میشود. اما آنچه مل انتظارش را ندارد، یافتن عشق در قالب جک شریدان، صاحب جذاب و مهربان کافهای محلی است.
در حالی که ملیندا در تلاش برای تطبیق با زندگی جدید خود در ویرجین ریور با چالشها و پیچیدگیهایی روبرو میشود، رابطهای عمیق و غیرقابل انکار بین او و جک شکل میگیرد. این رابطه، محور اصلی داستان را تشکیل داده و به بررسی عشق رو به رشد، اعتماد و تعهد بین این دو شخصیت میپردازد. ویرجین ریور که اقتباسی از مجموعه کتابهای عاشقانه محبوب رابین کار است، به دلیل روایت گرم و دلنشین، فضاسازی آرامشبخش و عاشقانههای لطیف و دلپذیرش به یک سریال بسیار موفق در نتفلیکس تبدیل شده است.
این سریال با تمرکز بر روابط انسانی، به زیبایی مشکلات و شادیهای ساختن یک زندگی جدید و یافتن عشق در محیطی روستایی و صمیمی را به تصویر میکشد. ویرجین ریور فراتر از یک سریال عاشقانه ساده است؛ این سریال به مخاطب یادآوری میکند که امید، شفا و عشق میتوانند در غیرمنتظرهترین مکانها و زمانها پیدا شوند.
4. Normal People (2020)
سریال «مردم عادی» (Normal People) با کنار گذاشتن کلیشههای رایج، به عنوان یکی از خالصترین و صمیمیترین درامهای رمانتیک 25 سال اخیر، نام خود را بر سر زبانها انداخته است. این سریال، داستان پیچیده و پویای رابطه بین کانل و ماریان، دو نوجوان با پیشینههای اجتماعی متفاوت در یک شهر کوچک در ایرلند را روایت میکند. زندگی این دو، از دبیرستان تا دانشگاه به شکلی ناگسستنی به هم گره خورده و پیوندی عمیق بین آنها شکل میگیرد.
از دست ندهید:
اگر به سریال های کره ای و ژانر علمی تخیلی/فانتزی علاقمند هستید، این لیست برای شما است
رابطه بین کانل و ماریان نه تنها عمیق، بلکه برای هر دوی آنها متحولکننده است. این رابطه تحت تاثیر عوامل گوناگونی مانند ناامنیهای شخصی، دشواری در برقراری ارتباط، مسائل مربوط به سلامت روان و انتظارات اجتماعی شکل میگیرد. «مردم عادی»، با صداقت و ظرافت تصویری دقیق و واقعگرایانه از روابط عاشقانه در دنیای مدرن ارائه میدهد. این سریال، به خاطر حفظ رویکرد مینیمالیستی سالی رونی، نویسنده کتابی که سریال از آن اقتباس شده، و همچنین بازیهای قدرتمند پل مسکال و دیزی ادگار جونز، مورد تحسین گسترده قرار گرفته است.
سریال عاشقانه مردم عادی، تصویری صادقانه و بیپرده از لحظات عاشق شدن، چالشهای برقراری ارتباط و درد و رنج جدایی را به مخاطب نشان میدهد. مردم عادی، فراتر از یک داستان عاشقانه ساده، به بررسی موضوعاتی مانند هویت، آسیبپذیری، طبقه اجتماعی و تاثیر متقابل افراد بر یکدیگر میپردازد. این سریال، دعوتی است به تفکر و تعمق در باب پیچیدگیهای روابط انسانی و قدرت عشق در تغییر زندگی افراد.
3. The Summer I Turned Pretty (2022–تاکنون)
تابستانی که زیبا شدم (The Summer I Turned Pretty) اثر جنی هان، که بر اساس مجموعه رمانهای مشهور او به همین نام ساخته شده است، در قلب منطقه زیبای کازنز بیچ روایت میشود. این مکان طبیعی و دیدنی با سواحل زیبا و هوای ملایم، فضایی مناسب برای شکلگیری احساسات عاشقانه عمیق و نامتعارف میسازد. داستان بر روی زندگی بلی کانکلین متمرکز است، دختری در آستانه شانزده سالگی که تابستانها به کازنز بیچ میرود.
این تابستان بهویژه تفاوت زیادی با سالهای گذشته دارد، زیرا بلی روابط خود را با دو برادر فیشر، کنراد و جرمیا عمیقتر میکند. کنراد با ویژگیهای مرموز و عمیق خود و جرمیا با شخصیت شاداب و پرانرژی که دارد، هرکدام به نوعی قلب بلی را تسخیر میکنند و او را در مسیر کشف خود و احساساتش قرار میدهند.
این سریال توانسته است با دقت و عمق، چالشهای عاطفی دوران بلوغ و عشق اول را به تصویر بکشد. لحظات شگفتانگیز و در عین حال دلخراش، در کنار دلتنگی و شادیهای ناشی از اولین عشق مخاطب را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد و سفری عاطفی به سوی بزرگسالی را ترسیم میکند. جذابیت این سریال نه تنها به دلیل داستان جذاب آن است، بلکه به خاطر بازیگران آن نیز میباشد. لولا تونگ در نقش بلی، کریستوفر برینی به عنوان کنراد و گاوین کازالگنو به عنوان جرمیا، با بازی درخشان خود مثلث عشقی پیچیدهای را ایجاد میکنند.
2. This Is Us (2016-2022)
سریال «این ما هستیم» (This Is Us) به عنوان یکی از ویرانگرترین سریال های عاشقانه در تاریخ تلویزیون، زندگی خانواده پیرسون را در مجموعهای از دورههای زمانی مختلف روایت میکند. این مجموعه با پرش بین گذشته و حال، لحظات کلیدی و تاثیرگذاری را بررسی میکند که زندگی شخصیتهای داستان را شکل دادهاند، از داستان عاشقانه پایدار جک و ربکا تا ارتباطات پیچیده سه فرزندشان: کوین، کیت و رندال.
در شش فصل تحسینبرانگیز این سریال، ما با عواطف عمیق و واقعی مواجه میشویم که به بررسی پیچیدگیهای روابط خانوادگی میپردازد. این ما هستیم نه تنها به عنوان یک سریال عاشقانه، بلکه به عنوان یک تحلیل صادقانه و بدون روتوش از ارتباطات انسانی، خود را تثبیت کرده است. این سریال با بسط مضامینی چون عشق، غم، بزرگ شدن و خودشناسی، توانسته است اغلب بینندگان را به یادآوری لحظات با اهمیت زندگی و چالشهای آن سوق دهد.
احساسات عمیق این سریال عموماً در قلب آن نهفته است، جایی که عشق پایدار بین جک و ربکا قرار دارد. این زوج نمایانگر یک عشق عمیق و جاودانه هستند و عشقشان به یکدیگر نه تنها خودشان را تحت تاثیر قرار میدهد، بلکه به عنوان چراغ راهنمایی برای فرزندانشان در طول زندگیشان عمل میکند. تجارب و چالشهای آنها در کنار یکدیگر، به فرزندانشان نشان میدهد که چگونه عشق میتواند در مقابله با مشکلات و فقدانها منبعی قوی باشد.
1. Nobody Wants This (2024–تاکنون)
«هیچ کس این را نمی خواهد» “Nobody Wants This” یک سریال بسیار جدید و در عین حال موفق است که به سرعت در میان طرفداران کمدیهای رمانتیک جای خود را پیدا کرده است. داستان این سریال به رابطه غیرمنتظره بین جوآن، زنی صریحاللهجه و ندانمگرا که مجری یک پادکست در مورد روابط، دوستیابی و مسائل جنسی است، و نوآه، خاخام غیرمتعارف شروع میشود.
این دو نفر در یک مهمانی شام که متعلق به بهترین دوستان جوآن است با هم آشنا میشوند و شعلههای ارتباطی بین آنها آغاز میشود. هرچند که جوآن و نوآه از نظر زندگی و فرهنگ به شدت متفاوت هستند و خانوادههای مداخلهگری دارند که تنشهایی را به وجود میآورند، ولی روایت سریال بیشتر بر پایه کمدی و احساسات انسانی متمرکز است. این فصل اول که در سال ۲۰۲۴ در نتفلیکس منتشر شد، با برداشت تازه و بامزهاش از ژانر کمدی رمانتیک بسیار زود محبوب شد و توانست نظرها را به خود جلب کند.
شوخطبعی بیپرده جوآن همراه با احساسات مشتاقانه و دلگرمکننده نوآه، یک تعامل دلنشین و بامزه را میان این دو شخصیت ایجاد میکند. هنرنماییهای کریستن بل در نقش جوآن و آدام برودی در نقش نوآه، جذابیت متقابل خوشایندی را به اشتراک میگذارد که به جذابیت کلی سریال افزوده است.
این سریال با واکنشهای مثبت از سوی مخاطبان همراه شد و خبر از ساخت فصل دوم آن منتشر شده است. این موفقیت نشاندهنده جایگاه مؤثر و روشنگرانه این سریال در میان دیگر کمدیهای عاشقانه ۲۵ سال اخیر است. Nobody Wants This نه تنها داستانی سرگرمکننده ارائه میدهد، بلکه نگاهی عمیق به چالشهای روابط انسانها و درک متقابل فرهنگی دارد، و به همین دلیل به یکی از سریالهای مهم سالهای اخیر تبدیل شده است.