اگر تاکنون تصور میکردید عروسک چاکی و آنابل ترسناک هستند، در اینجا با عروسک اوکیکو، ترسناکترین داستان ژاپنی که کاملا واقعی است، آشنا شوید.
آمریکاییها در داستانهای ترسناک متعددی، مانند آنابل و چاکی به ماجرای عروسکهای جن زده پرداختهاند. اما آن داستانهای هالیوودی در مقایسه با عروسک اوکیکو؛ ترسناکترین داستان ژاپنی، اصلا وحشتناک به نظر نمیرسند.
ماجرای عروسک اوکیکو؛ ترسناکترین داستان ژاپنی
در سال ۱۹۱۸ میلادی، مرد جوان ۱۷ سالهای عروسکی را برای خواهر دو سالهاش خرید. این عروسک بعدها به نام اوکیکو مشهور شد. در آن زمان ژاپن هنوز در دوران فئودالیسم گیر کرده بود. جهان اطراف ژاپن در علم و فناوری پیشرفت میکردند؛ اما ژاپنیها هنوز به افسانههای غنی خود اعتقاد داشتند.
بر اساس روایتهای مختلف، ژاپن سرزمینی بود که شیاطین و ارواح در آن آزادانه پرسه میزدند و مردم عادی را آزار میدادند. ژاپنیها در تاریخ ۳ فوریه با رفتن به زیارتگاهها و انجام مراسم، ارواح شیطانی را از خود دور میکردند.
در آن دوران شایعه بود که هیولاهای دریاچه، کودکان را میبلعیدند و جنگلهایی مانند آئوکیگاهارا، مردم را به خودکشی وا میداشتند. فرهنگ ژاپنی مملو از افسانهها و موجودات ماوراء طبیعی بود و هنوز هم هست. در آن زمان عروسکها واسطه قدرتمندی برای جادو بودند.
ایکیچی سوزوکی پسری بود عروسک را برای خواهر خود به نام اوکیکو خرید. او مشغول گردش در یک نمایشگاه دریانوردی بود که این عروسک را در آن منطقه دید و بالافاصله توجهش به آن جلب شد. سوزوکی آخرین پول خود را برای خریدن این عروسک خرج کرد.
این عروسک تقریبا ۴۰ سانتی متر بود و لباس کیمونوی بسیار زیبایی به تن داشت. موهای عروسک سیاه پر کلاغی بودند و تقریباً تا شانه او کوتاه شده بودند. او همچنین چشمان مشکی داشت و بسیار مسحور کننده بود.
سوزوکی به خانه برگشت و عروسک را به خواهرش داد. اوکیکو، خواهر کوچک او به سرعت عاشق عروسک شد و این عروسک به بهترین دوست او تبدیل شد. اوکیکو هر روز با عروسک بازی می کرد، آن را به همه جا میبرد و با آن مثل یک خواهر رفتار میکرد.
دخترک تصمیم گرفت که اسم خود را برای عروسک بگذارد. این عروسک به آینهای از دختر تبدیل شد که هیچوقت از دید او دور نمیشد. یک سال بعد در سال ۱۹۱۹ اوکیکو درگذشت. اوکیکو به تب زرد مبتلا شد و از درد و ترس در حین نفس نفس زدن جان خود را از دست داد. او فقط ۳ سال سن داشت و هنگام مرگ عروسک را محکم در آغوش خود گرفته بود.
شروع اتفاقات عجیب خانواده اوکیکو
خانواده اوکیکو تصمیم داشتند که عروسک را با او دفن کنند اما دولت مانع از این کار شد. پس از آن عروسک اوکیکو همواره در محراب خانواده قرار داشت. این یک روش معمول در بین خانوادههای ژاپنی برای بزرگداشت مردگان است.
اما سپس اتفاقات عجیب و غریب ترسناک شروع شدند. یک روز خانواده متوجه بلند شدن موهای عروسک شدند. موهای عروسک قبلاً مدل سنتی مرتب ژاپنی تا شانهها بود؛ اما الان موهای او به هم ریخته بود و به پشت کمرش میرسید.
آنها در شب اوکیکو را میدیدند. گاهی عروسک صبح در کنار آنها ظاهر میشد. در تاریخهای کلیدی سال، مانند تولد یا روز مرگ اوکیکو وقایع وحشتناکی مانند خاموش و روشن شدن چراغها نیز تشدید میشدند. با گذشت زمان هم خانواده و هم شمنهای شهر مطمئن شدند که روح دختر در داخل عروسک به دام افتاده است.
در سال ۱۹۳۸ میلادی، خانواده اوکیکو به منطقه دیگری نقل مکان کردند. آنها نه تنها به عروسک عادت کرده بودند، بلکه به روح بی قرار دخترشان در عروسک علاقه پیدا کرده بودند. برای آنها عروسک جن زده به فرصتی جادویی و منحصر به فرد برای تعامل با دنیای مردگان تبدیل شده بود.
این خانواده نمیخواستند اوکیکو را با خود ببرند؛ زیرا از این میترسیدند که اگر عروسک به قبر دخترشان نزدیک نباشد جادوی آن از بین برود. در نهایت آنها عروسک دخترشان را به یک معبد سپرند.
کاهنان معبد مجذوب داستانهای شگفتانگیز عروسک جن زده اوکیکو شده بودند و به همین علت شروع به مراقبت از عروسک اوکیکو کردند. با گذشت زمان کاهنان معبد نیز ادعاهای مبنی این که موهای عروسک رشد میکنند را تایید کردند.
کاهنان نمونههای بریده شده از موی عروسک را برای تجزیه و تحلیل علمی فرستادند. سپس بررسی های علمی تایید کردند که موی سر عروسک، موی سر یک کودک انسان است. موهای عروسک به طور مرتب در معبد کوتاه میشوند تا عروسک شاد و راضی باشد.
با گذشت سالها شهرت عروسک و قدرت او بیشتر شد. این عروسک اکنون جسورتر است و حتی موهای او با سرعت بیشتری رشد میکنند. ادعاهای ترسناکی وجود دارند مبنی بر این که دهان عروسک اوکیکو به مرور در حال باز شدن است و اگر به درون دهان او نگاه کنید رشد دندانهای شیری او را خواهید دید.
عروسک اوکیکو در زیارتگاه مخصوص در معبد Mannen-ji و در یک جعبه چوبی کوچک نگه داری میشود.