کسب و کار

داشتن علاقه تضمین کننده موفقیت در کسب و کار نیست

بارها شنیده اید که متخصصان و منتورهای حوزه کسب و کار، داشتن علاقه شدید را تضمین کننده موفقیت یک استارت آپ یا کسب و کار نوین می دانند، اما به نظر نمی رسد که این فاکتور جوابگوی همه نیازهای کسب و کار و موفقیت در آن باشد.

هر چند گزاره “علاقه ات را دنبال کن” در دنیای کسب و کار به یک گزاره معروف تبدیل شده است، اما بسیاری از کسب و کارها تنها به خاطر دنبال کردن علاقه شکست خورده اند و به نظر می رسد فاکتور و یا فاکتورهای دیگری نیز باید در نظر گرفت.

منتورها، معلمان و والدین به کرات به جوانان گوشزد می کنند که به دنبال علاقه خود بروند، اما دنبال کردن علاقه همیشه جوابگو نیست. دست کم نمی توان آن را تضمین کننده موفقیت در کسب و کار توصیف کرد. زیرا از یک سو ممکن است علاقه شما پس از مدتی تغییر کند و از سوی دیگر علاقه شما در حوزه ای باشد که نتواند کسب پول و درآمد و موفقیت را برای شما تضمین کند. در این صورت به عنوان یک کارآفرین باید چکار کنید و آیا باید علاقه خود را کنار بگذارید؟ پاسخ ساده است؛ با داشتن هدف و مقصد مشخص می توان سریع تر و قوی تر در مسیر کار آفرینی گام برداشت.

هدف همان فاکتوری است که به کارآفرین انگیزیه داده و او را درمسیر موفقیت سوق می دهد. نیرویی که بیزنس و کسب و کار را پیش می برد در واقع هدف و مقصد مشخص است و در قیاس با داشتن علاقه صرف می تواند موفقیت های بیشتری را برای کار آفرین رقم بزند. در ذیل به سه تاثیر مهم داشتن هدف بر روی کسب و کار و موفقیت در آن اشاره شده است؛

1- هدف، دروازه ورود به فرصت های جدید کسب و کار است

کار آفرین می تواند تولید چیزی بیشتر را برای خود هدف قرار دهد و ریسک های بزرگی را برای ایجاد آن تغییر مثبتی که در ذهن دارد انجام دهد. کار آفرین می تواند با کسب پول بیشتر آزادی عملی داشته و در زمینه های که مهم هستند و می توانند محیط اطراف را به سمتی بهتر سوق دهند سرمایه گزاری کند. هدف او می تواند ورود به دنیایی از فرصت های جدید باشد. داشتن هدف می تواند کارآفرین را وارد گستره ای از فرصت های جدید کند.

2- داشتن هدف به کارآفرین کمک می کند تا چیزی بزرگتر بسازد

ممکن است یک کارآفرین وارد حوزه ای از کسب و کار شود که در ارتباط با قهوه باشد، اما این بدان معنا نیست که کارآفرین به قهوه علاقه دارد، بلکه ممکن است تنها داشتن هدف در ساخت چیزی بزرگتر و بهتر او را واداشته تا به حوزه کسب و کارهای مربوط به قهوه ورود کند. داشتن هدف در این کارآفرین باعث می شود تا ریسک های بزرگی را انجام دهد. داشتن هدف در ساخت چیزی بزرگتر، کار آفرین را وامی دارد تا ریسک های بزرگی را انجام دهد و منشا اتفاقاتی جدید در دنیا باشد، اتفاقی که بسیار فراتر از فروختن یک کالا به مشتری است.

از کسب و کار خود، برند خود و محصول خود برای خلق چیزی بزرگتر و ایجاد اتفاقی جدید در دنیای اطراف خود بهره ببرید. همه موارد مطرح شده تنها با علاقه محقق نمی شوند، بلکه این هدف است که آنها را جامه عمل می پوشاند.

3- هدف، کار آفرین را ترغیب به کسب چیزهای بیشتر می کند

وقتی که با هدف کاری را شروع می کنید انگیزه شما برای موفقیت در آن کار سر به فلک می کشد. در واقع هدف باعث می شود تا سخت کار کنید. کارآفرین می تواند آنچنان اهدافی را برای خود تعریف کند که آن اهداف به او انرژی بی مانند بدهند که هرگز تجربه نکرده است. ببینید کدام هدف باعث می شود تا هر روز صبح زود با انگیزه از تختخواب به بیرون بجهید و به سرعت به سراغ کارتان برودید.

هدف در واقع همان فاکتوری است که به زندگی شما معنا می دهد و می توان آن را کلید گنجینه محرک ها و انگیزهای کارآفرین عنوان کرد. بدون داشتن هدف دلیلی برای کار سخت وجود ندارد و انگیزه برای خارج شدن از منطقه امن خود احساس نمی کنید. هدف خود را پیدا کنید زیرا علاقه در ادامه خواهد آمد.

پاسخ بدهید

وارد کردن نام و ایمیل اجباری است | در سایت ثبت نام کنید یا وارد شوید و بدون وارد کردن مشخصات نظر خود را ثبت کنید *

*

2 دیدگاه

  1. راستی حرف عنوان تاپیک
    تا جایی میتونه درست باشه که
    ازادی مطلق در کشور وجود داشته باشه
    که افراد
    نه تنها به خواسته مورد علاقشون میرسن ، بلکه اگه وقت اضافی هم داشته باشن ، به غیر از علایقشونم رجوع میکنن ، و احتمال افزایش تجربه ،سطح اگاهی ، یادگیری ، و … هم امکانش هس ،
    ولی این جا
    مورد علاقه که پوچ یعنی امکان مانور دهی علایق وجود نداره ، ناچارا به کارای بی ربط زاتیمون رجوع میکنم نه صرفا با عشق ، مجبورا برای نون دراوردن ، توی این راه هم چه لطماتی که به هم وارد نمیکنیم
    یکی عاشق حسابداریه ، یه هوی دیدی سر از معماری دراورد !
    یکی عاشق نقاشیه ، یه هوی دیدی سر از الکترونیک در اورد
    به این علت توی مملکت اشوبه …
    چون هیچ کی جای خودش نیس
    همه ناچارا سره هم میپرن
    مدیریت نیس که
    مملکت فقط و فقط با توان ۱۰۰۰ تمرکزشو روی تسلیحات جنگی کرده ،
    فعلا
    ما ادما
    برده های دولت های دجال صفتیم ….

  2. قبول دارید
    نه تنها علاقه ، بلکه داشتن پول ، موقعیت ، و خیلی چیزا توی این مملک فقط باعث شکست میشه …
    یعنی عنوان تاپیک شما فقط در این کشور صحت داره
    وعلا
    شما برو توی یه کشور دیگه
    یقین به چیزی که علاقه دارید رجوع کنید ، موفقیتش ۱۰۰ درصد تضمینی هس .
    ولی تو این جا
    علاقه هس
    پول هس
    موقعیت هس
    کو میدان ؟
    پوچ
    تباه شدیم
    تباه …