برخورد کهکشانی کوچک با کهکشان راه‌شیری

احتمالاً تا کنون از خبر برخورد دو کهکشان راه‌شیری و آندرومدا در آینده‌‌ی دور _حدود ۴میلیارد سال بعد_ آگاه شده‌اید، برخوردی اعجاب‌انگیز و البته بی‌خطر برای منظومه‌ی شمسی که بنا بر آنچه در شبیه‌سازی‌های علمی صورت گرفته در ناسا به چشم می‌خورد موجب تغییر موقعیت ما نسبت به مکان امروزی و حضور در جایگاهی خاص در کهکشان تلفیقی جدید خواهد شد، این امر خود منجر به ظهور ستارگان نو، دگرنمایانی صورت‌های فلکی و…می‌شود که در نهایت تغییر چهره‌ی آسمان را به دنبال دارد.

صفحه‌ی پلکسی‌گلس که کیس‌من برای بستر کارهایش استفاده می‌کند، به‌عنوان یک عامل عبور نور عمل می‌کند. نور در کارهای او نقش مهمی دارد و با عبور از این صفحه و تفاوت عبور از لایه‌های مختلف چسب در اثر، تلقی دیدار صحنه‌هایی جذاب را برای‌مان ایجاد می‌کند. رنگ قهوه‌ای این چسب‌ها، حس شیرین نوستالژیکی به بیننده‌ی اثر القا می‌نماید.
البته کیس‌من تنها کسی نیست که خلاقیت به‌کار گیری از چسب بسته‌بندی را برای خلق آثار هنری به کار گرفته‌است، «مکس زورن» هلندی نیز پیش‌تر همین کار را با چسب نواری انجام داده. اما این از لطف کارهای جذاب کیس‌من و کارش با نور نمی‌کاهد و این پرسش را مطرح می‌کند که آیا این می‌تواند یک حرکت هنری جدید باشد؟
گرچه ما آن زمان نیستیم تا شاهد درصد ناچیزی از روند هم‌آغوشی زیبای این دوکهکشان باشیم اما این به آن معنا نیست که از دیدن چنین رخ‌داد‌هایی مهم محروم مانده‌ایم. درست است که ما نمی‌توانیم به آینده سفر کنیم اما اگر رویدای مشابه در گذشته‌ای بسیار دور رخ داده باشد چه؟ در این صورت آیا امروز می‌توان تصویر آن برخورد را مشاهده نمود؟ پاسخ مثبت است زیرا ما یک ماشین زمان بسیار بزرگ در اختیار داریم که پرده‌ی نمایش آن چهره‌ی آسمان‌شب است و همان‌طور که می‌دانید تصویری که اکنون از بیشتر اجرام آسمانی به چشم می‌خورد بیانگر احوالات آنان در گذشته‌ای بسیار دور است. به عنوان نمونه نوری که امروز از خوشه‌ی کروی M13 دیده می‌شود مربوط به ۲۵۰۰۰ سال پیش و همگام با هنگامه‌ی عصر یخ‌بندان در سیاره‌ی زمین است.

در نوامبر سال ۲۰۰۳ /۱۳۸۲ یک تیم ‌بین‌المللی متشکل از فرانسه، ایتالیا، بریتانیا و استرالیا پس از تجزیه و تحلیل داده‌های به دست آمده در برنامه‌ی تحقیقاتی واکاوی آسمان در طول موج دو میکرون یا «۲MSS»  که با هدف نفوذ به نواحی غبارآلود و تاریک کهکشان، آسمان را در طول موج فروسرخ بررسی می‌کند متوجه حضور متراکمِ انبوهی از ستارگان غول سرخ _کلاس طیفی M _ در منقطه‌ای غیر منتظره از آسمان شدند، در ادامه با محاسبه و ریشه‌یابی بیشتر ساختار کهکشانی کوچک در میان تار و پود کهکشان راه‌شیری آشکار شد که در نتیجه‌ی برخورد با راه‌شیری تحت تاثیر نیروی‌های کشندی حاصل از گرانش آن متلاشی شده بود. از آن‌جایی که مرکز این کهکشان کوچک در هم‌راستایی با صورت فلکی سگ بزرگ قرار دارد آن را کهکشان کوتوله‌ی «سگ بزرگ» نامیدند.

تصویر بالا که نتیجه‌ی گرافیکی محاسبات پیچیده در شبیه‌ساز‌ها است به خوبی نشان می‌دهد چگونه در میلیارد‌ها سال گذشته نیروی‌های کشندی ناشی از گرانش کهکشان راه‌شیری شکل هندسی این کهکشان کوتوله را تغییرداده و به شکل حلقه‌ای در اطراف خود درآورده است.

این کهکشان که شالوده و شکل آن در برهم‌کنش گرانشی با کهکشان راه‌شیری درهم شکسته و تغییر یافته است به دو دلیل تا تارخ مذکور تشخیص‌پذیر نبوده است، نخست پنهان بودن طول موج مرئی آن در پشت ابر‌های غباری بزرگ صفحه‌ی کهکشانی راه‌شیری و دوم پراکندگی و ادغام ستارگانش در میان همتایان راه‌شیری خود بود.
 

نوار آبی‌رنگ محدوده‌ی حلقه‌ی مونوکرُس را نشان می‌دهد

کهکشان کوتوله‌ی سگ‌بزرگ که حدوداً یک میلیارد ستاره دارد و حاوی درصد نسبتاً بالایی از ستارگان غول‌سرخ است درزیر مجموعه‌ی کهکشان‌های نامنظم رده‌بندی و تعریف شد. این کهکشان تنها حدود ۴۲۰۰۰ سال نوری با مرکز کهکشان راه‌شیری و حدود ۲۵۰۰۰ سال نوری با زمین فاصله دارد و نزدیک‌ترین کهکشان ثبت شده نسبت به زمین و مرکز راه‌شیری محسوب می‌شود.

کهکشان کوتوله‌ی کلب اکبر حدود ۴۲۰۰۰ سال نوری با مرکز کهکشان راه‌شیری و حدود ۲۵۰۰۰ سال نوری با زمین فاصله دارد و نزدیک‌ترین کهکشان ثبت شده نسبت به زمین و مرکز راه‌شیری محسوب می‌شود.

همچنین احتمال می‌رود خوشه‌های کروی NGC 1851 (M79) ، NGC 1904  ، NGC 2298 و NGC 2808 نیز متعلق به کهکشان کوتوله‌ی سگ‌بزرگ باشند که پس از متلاشی شدن آن‌ها را تسلیم کهکشان راه شیری کرده و مجموعاً حدود یک درصد از جرم کهکشان راه‌شیری را به خود اختصاص داده است.

یکی از نکات مهم این اکتشاف کمک آن به حل و یا گمانه‌زنی صحیح‌تر در مورد معمای «حلقه‌ی مونوکرُس» است. این حلقه‌ی مرموز رشته‌ای از جریان ستاره‌ها است که جرمی حدود ۱۰۰ میلیون برابر جرم خورشید دارد و تقریباً سه‌‌بار به دور کهکشان راه‌شیری پیچیده شده است. در حالی که سر منشاء این حلقه تا مدت‌ها در هاله‌ای از ابهام و گمانه‌زنی‌های نا‌مطمئن محصور بود با کشف کهکشان کوتوله‌ی سگ‌بزرگ و نمایانی هم راستایی ساختار درهم شکسته‌‌اش در شبیه‌سازی‌های رایانه‌ای به این حلقه، امروز مطمئن‌ترین فرضیه در مورد سرمنشاء حلقه‌ی مونوکرُس به نوعی با کهکشان کوتوله‌ی سگ بزرگ مرتبط است، به این ترتیب احتمال می‌رود پس از برخورد با راه‌شیری بخش‌هایی از آن در نتیجه‌ی برهم کنش‌ و کشش‌های گرانشی ناشی از دو کهکشان از آن جدا شده و در فاصله‌ ۶۰ هزار سال نوری مرکز راه‌شیری در مدار امروزی تزریق شده و به چرخش درآمده است.

منابع : skyandtelescope | wikipedia | nasa

پاسخ بدهید

وارد کردن نام و ایمیل اجباری است | در سایت ثبت نام کنید یا وارد شوید و بدون وارد کردن مشخصات نظر خود را ثبت کنید *

*