بهترین مینی سریال اقتباسی

بهترین سریال های جنایی تاریخ که از رمان اقتباس شده‌اند

فیلم‌ها و سریال‌‌های جنایی متعددی وجود دارند که از رمان‌ اقتباس شده‌اند. در این مطلب با بهترین سریال های جنایی تاریخ که از رمان اقتباس شده‌اند آشنا خواهید شد.


سریال جدید نتفلیکس به نام Ripley با بازی اندرو اسکات در نقش قاتل زنجیره‌ای محبوب به نام تام ریپلی اکران شد. این سریال بر اساس رمان پاتریشیا های اسمیت که با نام «آقای ریپلی با استعداد» در سال 1955 منتشر شده بود ساخته شده است. آیا این مینی سریال جنایی 8 قسمتی می‌تواند دین خود را به رمان بسیار محبوبی ادا کند که بیش از نیم قرن پیش موفق شد همدلی خوانندگان معمولی را برای پاد قهرمان بدجنس خودش بخرد؟

نتفلیکس در تلاش‌های قبلی خود چندان در بازسازی فرم موفق ظاهر نشد. برای مثال می‌توانیم به سریال‌های «آناتومی یک رسوایی» و «وسواس» اشاره کنیم که به ترتیب از یک تریلر سیاسی نوشته سارا ووگان و Damage اثر جوزفین هارت اقتباس شده بودند. از طرفی هنوز هم ممکن است که یک رمان تبهکاری به سریال جنایی تازه تبدیل شود. در ادامه با گجت‌نیوز همراه شوید تا به معرفی چند عنوان از بهترین مینی سریال‌های جنایی تاریخ بپردازیم که توانسته‌اند به منبع اصلی هم وفادار بمانند.

سریال Malice Aforethought (1979)

این درام کنایه آمیز بر اساس رمان فرانسیس ایل از سال 1931 ساخته شد و هایول بنت نقش اصلی خبیث را در آن ایفا کرد. او در دهه 1970 محبوب‌ترین بازیگر برای ایفای نقش‌های ترسناک و تریلر شناخته می‌شد و در «پیش اندیشی‌ خبیثانه» هم پزشک دهکده بود. شخصیت اصلی دکتر ادموند بیکلی نام داشت که تحت تاثیر همسرش دست به جنایت زد.

بهترین مینی سریال جنایی اقتباسی

همسر پرافاده ادموند که جولیا با بازی جودی پارفیت نام داشت از تازه وارد روستا که خانمی ثروتمند به نام مادلین بود، خوشش نمی‌آمد. جولیا مخصوصا زمانی شروع به بدگویی از مادلین کرد که او برای بازسازی کلیسا، 100 دلار کمک کرده بود و این کارش از نظر جولیا بسیار متظاهرانه به نظر می‌رسید. از آن سو ادموند عاشق مادلین شد و تصمیم گرفت جولیا را با صحنه سازی اتفاقی سر به نیست کند!

ایل یکی از اولین نویسندگان سبک تبهکاری بریتانیایی بود که تصویر روانشناختی از قاتل را به جای یک رمان پلیسی معمایی و مرسوم ارائه کرد. او از همان ابتدا خوانندگان رمان را با اعلام هویت قاتل به تعجب واداشت. این سریال اقتباسی هم به طرز جالبی به جمله اول در رمان وفادار ماند و از ابتدا اعلام کرد که «درست چند هفته پیش از اینکه دکتر بیکلی تصمیم بگیرد همسرش را به قتل برساند، به طور جدی به قضیه فکر می‌کرد». این صدا که روی تصویر در ابتدای فیلم پخش شد، به جلسه رسیدگی دادگاه تعلق داشت و وکیل دادستان در حال گفتن آن بود.

سریال جنایی Malice Aforethought به خوبی توانست طنز سیاه و روحیه ویران نویسنده اصلی رمان را به تصویر بکشد. پس از آن در سال 2005 یک اثر سینمایی دیگر بر اساس پیش اندیشی خبیثانه ساخته شد؛ اما نتوانست موفقیت کلاسیک قبلی را کسب کند.

سریال جنایی The Sculptress (1996)

پاولین کرک، ستاره فیلم Birds of a Feather در نقش اولیو مارتین سریال «مجسمه ساز» فراتر از انتظارها ظاهر شد. این سریال جنایی از رمان مینت والترز به نام «انبار» اقتباس شده بود و پاولین به خاطرش در رویداد بفتا هم نامزد دریافت جایزه شد. او به خوبی توانست در «مجسمه ساز» نقش قاتل خون سردی را بازی کند که قادر بود یکباره به فردی عصبانی و بدون کنترل تبدیل شود. مجسمه ساز به خاطر قتل بی رحمانه مادر و خواهرش که از استخوان‌هایشان سازه‌ای شبیه به مجسمه ساخته بود، در زندان به سر می‌برد.

بهترین مینی سریال جنایی اقتباسی

نقطه اصلی در نگارش رمان، تمرکز بر ظاهر ناخوشایند شخصیت اولیو بود. درواقع رمان این پرسش را مطرح می‌کرد که آیا تعصب نسبت به این چهره و ظاهر باعث شده است اولیو به اشتباه به قتل عزیزانش محکوم شود؟ سریال بر اساس تلاش یک نویسنده سبک «جنایت واقعی» به نام رزالیند لی (با بازی کارولین گودال) شروع می‌شود که قصد دارد از در دوستی با اولیو وارد شود و بی گناهی او را ثابت کند. والترز، نویسنده اصلی رمان انبار، برای نگارش اثر هنری خود از زمانی الهام گرفته بود که به یک زندانی در بند سر می‌زد و با شخص زندانی دیگری که به خاطر ظاهر غلط اندازش محکوم شده بود، آشنایی پیدا کرد. این مرد که ظاهر ترسناکی داشت، به خاطر تجاوز دوره محکومیتش را می‌گذراند؛ اما بعدا بی گناهی‌اش ثابت شد.

والترز یکی از اولین نویسندگان بریتانیایی رمان جنایی بود که از «سکوت بره‌ها» اثر توماس هریس در کارهای خود تاثیر گرفت و نشان داد که ژانرهای آرام هم می‌توانند دارای محتوای خشونت آمیز باشند. سریال‌های درام تلویزیونی به تدریج این ژانر را پذیرفتند و با ترند آن پیش رفتند. سریال مجسمه ساز در همان ماه آغاز شد که «شاهد خاموش» هم به اکران درآمد. این اولین از پنج اثر اقتباس شده رمان والترز بود که شبکه BBC تولید کرد و به نمایش درآورد.

سریال Red Riding (2009)

معمولا از چهارگانه Red Riding نوشته دیوید پییس با عنوان بهترین دستاورد بریتانیا در داستان جنایی قرن حاضر یاد می‌کنند. سریال جنایی تحت عنوان مشابه این رمان‌ها که بر اساس سه رمان اول ساخته شده بود هم همان حال و هوا را دارد و به منبع اصلی وفادار است. یکی از منتقدان برجسته فیلم به نام دیوید تامسون درباره Red Riding گفته که این سریال حتی از «پدرخوانده» هم بهتر است؛ اما حالتان بعد از تماشای آن بدتر خواهد شد.

بهترین مینی سریال جنایی اقتباسی

سریال رد رایدینگ با نقش آفرینی شان بین، دیوید موریسی و پیتر مولان در حالی اکران شد که هر سه را تا خرخره غرق در پدوفیلی و قتل نمایش می‌داد. زمینه اصلی داستان بر اساس یک قاتل زنجیره‌ای ملقب به Yorkshire Ripper استوار شده که سال‌ها پیش فردی را تحت همان عنوان و به خاطر قتل یک دختر جوان محکوم کرده‌اند. حالا با پیدا شدن جسد مثله شده یک قربانی تازه به نظر می‌رسد پلیس‌های فاسد، سال‌ها پیش فرد اشتباهی را تحت شکنجه وادار به اعتراف دروغین کرده‌ بودند.

دیوید پییس هم در نوشتن رمان اصلی از خط زمانی مستقیم استفاده نکرده بود و با تکه تکه کردن هر داستان به علاوه روایت غیر خطی تلاش کرد فضای در هم ریخته‌ای را ایجاد کند. سازنده و کارگردان هم مخصوصا در تدوین و روایت سریال خود از این ایده استفاده کردند تا فضای گیج کننده برای بینندگان سریال جنایی خود به وجود آورند. تقریبا همه شخصیت‌هایی که در ابتدای داستان خوب و پاک به نظر می‌رسند، در ادامه روی دیگر خود را نشان می‌دهند و بیننده متوجه می‌شود که چقدر دست‌هایشان آلوده است.

مینی سریال جنایی And Then There Were None (2015)

این سریال یکی از چندین عنوان اقتباسی از آثار آگاتا کریستی بود که نویسنده مشهور به نام سارا فلپس آن را در قالب مینی سریال درآورد. البته سریال «دیگر هیچ‌کس باقی نماند» به خاطر اضافه شدن یک شخصیت معتاد به کوکایین که در اثر اصلی وجود نداشت، از سوی بینندگان مورد انتقاد شدید قرار گرفت. به جز این مورد و با در نظر گرفتن سایر آثاری که قبلا هم سارا فلپس اقتباس کرده، کمترین دخل و تصرف‌ها در این سریال ایجاد شده و And Then There Were None تا حد زیادی وفادار به اثر اصلی باقی مانده است.

بهترین مینی سریال جنایی اقتباسی

کریستی در رمان سال 1939 خود 10 شخصیت را معرفی کرد که از سوی شخصی ناشناس به میهمانی در یک جزیره دعوت شدند. آن‌ها پس از ورود به محل متوجه شدند که میزبان اصلی غایب است و باید برای جرایمی مجازات شوند که فکر می‌کردند دیگر فراموش شده‌اند. در هر دو اثر مکتوب و نمایشی، عدالت به عنوان مفهومی معرفی شده که می‌تواند به شکل خشونت آمیزی بی پروا هم باشد. به جز قربانی اول، هر کدام از این شخصیت‌ها انتظار می‌کشند تا میزبان مرموز آن‌ها را به شکلی مجازات کند و سرانجام همه یک به یک کشته می‌شوند.

درواقع باید سارا فلپس را وفادارترین نویسنده به اثر آگاتا کریستی بدانیم. پیش از آن هم دیم آگاتا یک نمایش را بر اساس اثر آگاتا کریستی روی صحنه برده بود؛ اما پایان بندی شادتری را برای آن در نظر گرفت.

مینی سریال جنایی Sharp Objects (2018)

پس از موفقیت فیلم رازآلود Gone Girl در سال 2012 میلادی، گیلیان فلین و دیوید فینچر دو سال بعد تصمیم گرفتند یک سریال اقتباسی مشابه تولید کنند. نتیجه این شد که فلین از رمان 2006 خود مینی سریال جنایی 8 قسمتی تحت عنوان «چیزهای تیز» را ساخت. ایمی آدامز در این سریال محبوب نقش یک روزنامه نگار به نام کامیل پریکر را ایفا کرد که معتاد به الکل بود و امیال خودآزاری داشت. او برخلاف میلش به شهری کوچک در میسوری فرستاده شده بود تا درباره قتل دو دختر خردسال گزارش تهیه کند.

بهترین مینی سریال جنایی اقتباسی

فلین یکی از اعضای تیم نویسندگان این مینی سریال جنایی و اقتباسی بود که خودش از لحن «مرطوب و گوتیک» تعمدی در سرتاسر اثر یاد کرده است. او همچنین در توصیف تم اصلی کتابش گفته:

چرا همیشه این حجم زیاد از خشونت بر دختران و زنان اعمال می‌شود؟ و چرا ما خودمان این‌قدر خشونت روانی و فیزیکی به خودمان وارد می‌کنیم؟

پاتریشا کلارکسون که نقش مادر کامیل را در این مینی سریال جنایی ایفا می‌کرد، موفق شد به خاطر نقش آفرینی خود جایزه گلدن گلوب را ببرد. او جایی در سریال به دخترش کامیل گفته بود که هرگز دوستش نداشته و همین باعث ایجاد سردی در شخصیت او شده است.

یکی از بزرگ‌ترین موفقیت‌های سریال چیزهای تیز در تدوین بی نظیر آن است. صحنه‌هایی که کامیل در کمال بی میلی به شهر کودکی‌اش بازمی‌گردد، به طور یکپارچه با خاطرات دردناک او از کودکی و این فلش بک‌ها همراه شده تا ایده رمان را درباره گیر کردن شخصیت اصلی در خاطرات ناخوشایندش به تصویر بکشد. حتی یکی از منتقدان درباره تدوین گر گفته بود که این اثر مانند ترانه‌ای که قو می‌خواند، بهترین اثرش تا کنون بوده است.

از دست ندهید:
با ۳۰ مینی سریال برتر تاریخ آشنا شوید بهترین سریال های ترسناک تمام دوران ها که باید تماشا کنید ۱۰ فیلم شاهکار فوق‌العاده سینمایی که هرگز نباید بازسازی شوند

پاسخ بدهید

وارد کردن نام و ایمیل اجباری است | در سایت ثبت نام کنید یا وارد شوید و بدون وارد کردن مشخصات نظر خود را ثبت کنید *

*