کاروان زرهی 64 کیلومتری متشکل از خودروهای زرهپوش روسیه است که در راه رسیدن به کیف هستند، اما با چه سلاحی میتوان آنها را تار و مار کرد؟
روسیه با وجود حملات شدید هنوز موفق به اشغال کیف، پایتخت اوکراین نشده است. گرچه این شهر در محاصره است، اما نیروهای متجاوز روسی منتظر رسیدن یک کاروان از خودروهای زرهی هستند که 64 کیلومتر طول دارد.
در حال حاضر به دلیل پشتیبانی لجستیکی ضعیف روسها که سبب عدم سوخترسانی و ارائه خدمات مهندسی رزمی به این کاروان شده است، خودروهای زرهی ارتش روسیه در ترافیک خود گیر کرده و بسیار کند حرکت میکنند. اوکراین اگر بتواند این کاروان زرهی 64 کیلومتری را پیش از رسیدن به کیف از بازی خارج کند، میتوان گفت تا حدودی نتیجه جنگ را مشخص کرده است.
و اما بهترین سلاح برای مقابله با این خودروها چیست؟ پاسخ بمب خوشهای هوشمند CBU-105 ساخت آمریکاست. گرچه اوکراین فاقد این سلاح است، اما بد نیست نگاهی به مشخصات این سلاح مهلک داشته باشیم.
این سلاح یک بمب 450 کیلوگرمی هواپرتاب است که هدایت داخلی و ماهوارهای GPS داشته و توسط کمپانی هوافضا، امنیتی و دفاعی آمریکایی تکستران (Textron) طراحی و تولید شده است. هر یک از این بمبها درون خود 10 پخش کننده ریز مهمات به نام BLU-108 دارند که پس از رسیدن به ارتفاع مناسب، پوسته بمب اصلی شکافته شده و هر پخش کننده با یک چتر رها میشوند.
هر یک از این پخش کنندهها دارای 4 بمبچه به شکل توپ هاکی هستند که به سنسور جستجوگر فروسرخ و رادار لیزری مجهزند. پس از آن که هر پخش کننده BLU-108 به ارتفاع مناسب بالای سر اهداف رسید، بازوهای خود که هرکدام یک بمبچه را نگه داشتهاند را باز کرده و ضمن رها کردن چتر، با روشن کردن موتور راکتی خود، شروع به چرخش حول محور عمود میکند و اوج میگیرند.
در این حین هر یک 10 پخش کننده، 4 بمبچه خود که Skeet نام دارند را رها میکند. این بمبچهها که ناشی از چرخش پخش کننده خود نیز دارای چرخش هستند، با سنسورهای خود ناحیهای که زیر آنها قرار دارد را جستجو کرده و با بهره گیری از از الگوریتمی که دارند، اهداف را به صورت هوشمند و خوکار پیدا کرده و روی آن قفل میکنند.
روش کار الگوریتم به این صورت است که پس از کشف هدف توسط سنسور فروسرخ، با کمک رادار لیزری برامدگیهای سطح هدف را اسکن کرده و اطلاعات بدست آمده را با بانک اطلاعاتی که در حافظه خود دارد مطابقت میدهد. بدین ترتیب در بین چندین هدف مختلف، بمبچه میتواند با ارزشترینها را پیدا کرده و آن را در اولویت درگیری قرار دهد.
با مشخص شدن هدف، بمبچه خرج انفجاری شکلدار خود که نوعی خرج گود است را منفجر کرده و تودهای از فلز مس مذاب که به آن جت گفته میشود را با سرعت فراصوت به سمت هدف میفرستد. جت ناشی از انفجار این خرج زره تانک را از بخش فوقانی که ضعیفترین نقطه یک خودروی زره پوش محسوب میشود ذوب کرده و به آن نفوذ میکند.
به دلیل حمله از بالا، بمبچههای CBU-105 قادرند در زره قویترین تانکها نیز نفوذ کنند. نفوذ جت داغ به درون زره نیز سبب تخریب هرچه در مسیر است شده و ضمن افزایش فشار درون کابین که منجر به مرگ آنی خدمه میشود، تانک را از درون منفجر میکند. حتی اگر این جت نتواند نفوذ کاملی داشته باشد و انفجار آن موجب مرگ خدمه نشود، مجددا هر تانک روسی را نابود میکند.
زیرا همهی تانکهای روسی، از انواع T-72 گرفته تا جدیدترین آنها یعنی T-90MS و حتی T-14 آرماتا، دارای سیستم گلوله گذار خودکار از نوع چرخ و فلکی هستند که مهمات را دور برجک نگهداری میکند. در صورت کوچکترین نفود به زره برجک، خرج این مهمات منفجر شده و سبب میشود برجک تانک دهها متر به هوا پرتاب و خدمه کشته شوند. این بزرگترین ضعف تانکهای روسی است.
در صورتی که اوکراین این سلاح و همچنین یک نیروی هوایی کارامد و مجهز در اختیار داشت، جنگندههایش میتوانستند با چند سورتی پروازی کاروان زرهی 64 کیلومتری ارتش روسیه را به کلی نابود سازند. هر کدام از بمبهای CBU-105 میتواند بمبچههای خود را در محیطی به مساحت 15 هکتار پخش و هر هدف نگون بختی که در این ناحیه باشد را نابود کند.
نکته جالب درباره خرج شکل دار هر بمبچه، که در دسته سر جنگی انرژی شیمیایی جای میگیرد، این است که در کنار جت اصلی که جهت نفوذ به تانک است، در پی انفجار خرج 16 ریز جت دیگر نیز تشکیل میشوند که وظیفه آنها درگیری با خودروهای سبک و نفرات پیاده است. این جت که مس مذاب است، همچون بارانی سوزان و جهنمی با سرعت فراصوت از بالا بر سر اهداف نرم میبارد.
این بمبچهها همچنین دارای مکانیزم خود تخریب هستند تا در صورتی که هدفی را کشف نکردند، به محض رسیدن به ارتفاع 15 سانتیمتری از زمین منفجر میشوند تا همچون دیگر تسلیحات خوشهای، بمبچه عمل نکرده از آن باقی نمانده و بعدا سبب آسیب رساندن به غیرنظامیان نشود.
هر بمب 450 کیلوگرمی CBU-105 دارای 2.34 متر طول و 40 سانتیمتر قطر است. هر پخش کننده مهمات BLU-108 نیز 29 کیلوگرم وزن داشته و طول و قطر آن نیز به ترتیب 79 و 13 سانتیمتر است. هرکدام از بمبچههای دیسکی نیز 3.4 کیلوگرم وزن و 9.5 سانتیمتر قطر در کنار 12.7 سانتیمتر عرض دارند. قیمت هر بمب CBU-105 برای آمریکا نیز برابر با 700 هزار دلار است.
این بمب در زمان جنگ سرد به جهت مقابله با نیروی زمینی بزرگ اتحاد جماهیر شوروی و تانکهای بیشمار آن طراحی و ساخته شد. تمامی هواپیماهای رزمی ساخت آمریکا قادر به حمل این بمب هستند. یک جنگنده دو موتوره و بزرگ قادر است در حالت استاندارد 12 تا 20 بمب CBU-105 با خود حمل کند که در البته تا 24 بمب نیز میتواند ببرد، اما سبب کاهش برد و توان مانور میشود.
یک جنگنده کوچک و تک موتور نیز به طور بهینه 8 بمب با خود میبرد که البته امکان حمل در مجموع 18 فروند دارد، اما برای حفظ برد، سرعت و توان مانور چنین کاری انجام نمیدهد. بمب افکنها نیز هر کدام چند ده عدد بمب (بالای 30 عدد) حمل و تنها یک فروند از آنها برای تار و مار کردن یک لشکر یا ستون مکانیزه نظیر کاروان زرهی 64 کیلومتری روسیه کافی است.
آمریکا از این بمبها دوبار علیه عراق استفاده کرد که مربوط به جنگ خلیج فارس در سال 1990 و عملیات آزادسازی عراق در سال 2003 است. در هر دو جنگ بمبهای CBU-105 نه تنها سبب آسیبهای مهلکی به نیروهای عراقی شدند، بلکه روحیه سربازان صدام را نیز در هم شکست. زیرا هر بمب میتوانست 40 تانک را تخریب و شمار زیادی سرباز و خودروی سبک را نابود کند.
علاوه بر ایالات متحده آمریکا، کشورهای کره جنوبی، هند، ترکیه، امارات و عربستان نیز آن را خدمت دارند. البته در این بین ارتش عربستان در تجاوز به خاک یمن از آنها علیه مردم و مدافعان یمنی استفاده کرد؛ اقدامی که واکنش نهادهای حقوق بشر را به دنبال داشت.
در حال حاضر اوکراین جهت مقابله با کاروان زرهی 64 کیلومتری ارتش روسیه تنها هواپیماهای تهاجمی و پشتیبانی هوایی سوخوی Su-25 را دارد که نه تنها تعدادشان کم است، بلکه حکم ماموریتی بدون بازگشت را برای آنها دارد. زیرا این کاوران توسط سامانههای پدافندی متحرک نظیر تور و پنتسیر همراهی میشوند که قادر به شکار Su-25 هستند.
بهترین تاکتیک برای اوکراینیها هدف قرار دادن خودروهای حاضر در جلو و عقب کاروان با استفاده از پهپادهای بیرقدار TB2 است تا دیگر خودروها را بین آنها گیر انداخته و سپس با توپخانههای راکتی نظیر اسمرچ، گراد و اورگان آنها زیر حملات راکتی خود قرار دهد که البته پیاده سازی چنین تاکتیکی نیز پیچیدگیها و مشکلات خود را دارد.