اخیرا کلیپی از نابودی یکی از ادوات ارتش روسیه با گلوله توپخانه هوشمند SMArt 155 ساخت آلمان منتشر شد که در ادامه به معرفی کامل آن میپردازیم.
صد و سی روز از آغاز تجاوز نظامی روسیه به اوکراین میگذرد و در این بازه شاهد ارسال تسلیحات متعدد و گوناگونی از سوی کشورهای پشتیبان کییف بودیم. در این بین آلمان سیاست دوگانهای پیش گرفته و تمایل کمتری برای ارسال سلاح به اوکراین دارد و این کار را با سرعت پایینی انجام میدهد. از کمکهای نظامی برلین، ارسال 7 عراده هویتزر خودکشش PzH 2000 برجستهترین آنها بود و البته وعده ارسال شمار بیشتری از آنها در کنار راکت انداز و پدافند را نیز داده است.
و اما به تازگی کلیپی از هدف قرار گرفتن یک دستگاه سامانه پدافند هوایی کوتاه برد و خودکشش پانتسیر S1 ارتش روسیه منتشر شد که در آن شاهد استفاده از گلوله توپخانهای هوشمند SMArt 155 هستیم. این گلوله توسط کمپانی آلمانی GIWS mbh که کنسرسیومی تشکیل شده توسط دو کمپانی دفاعی آلمانی راینمتال (Rheinmetall) و دیل (Diehl BGT) است ساخته و کشورهای آلمان، استرالیا، یونان و سوئیس کاربر آن هستند؛ حال اوکراین نیز به جمع دارندگان پیوسته است.
تا سال 2004 که مرحله اول تولید آن به پایان رسید، 12 هزار گلوله SMArt 155 برای خریداران تولید شد که سهم آلمان 9 هزار گلوله است. آلمان و سوئیس نیز از سال 1999 تا 2012 شمار 331 گلوله از آن را طی آزمایشها و رزمایشهای خود شلیک کرده بودند. ارزیابی شروع فاز چهارم تولید مجدد این گلوله بین سالهای 2022 تا 2024 انجام خواهد شد و فاز چهارم نیز از 2024 تا 2027 طول خواهد کشید. ممکن است هند، امارات متحده عربی و پرو نیز آن را خریداری نمایند.
این گلوله همانطور که نامش میگوید، برای شلیک از توپ 155 میلیمتری که استاندارد هویتزرهای ناتو است ساخته و طراحی شد. تولید انبوه آن از سال 1998 آغاز گردید و نخستین محموله در سال 2000 تحویل ارتش آلمان شد. سلاح اصلی که برای شلیک این گلوله در نظر گرفته میشود هویتزر PzH 2000 است، با این حال هر هویتزر 155 میلیمتری دیگر نیز قادر به شلیک آن است. اوکراینیها نیز این گلوله را همراه با هویتزر PzH 2000 از آلمان دریافت و با آن شلیک میکنند.
اسمارت 155 که در ارتش آلمان DM702A1 نام دارد، برای حمله از بالا به صورت غیر مستقیم است. هر گلوله درون خود 2 ریزمهمات استوانهای دارد که با رسیدن به ناحیه مورد نظر، از پوسته خارج و چترش را باز میکنند تا سرعت فرود کاهش یابد. سپس مادامی که در هوا میچرخد، جستجوگر فروسرخ آن زمین زیر خود را برای یافتن هدف پویش و پس از کشف آن، سرجنگی خرج گود 4.2 کیلوگرمی خود که از نوع شدیدا نفوذگر شکل گیرنده انفجاری (EFP) است را منفجر میکند.
انفجار این سرجنگی در آسمان باعث میشود تودهای خطی از فلز تانتالم مذاب با سرعت فراصوت (جت) از سمت بالا روی هدف شیرجه زده و نابود سازد. روش حمله از بالا سبب میشود حتی اگر هدف تانک به شدت زرهپوش باشد، از ضعیفترین بخش زره خود که سطح بالایی بدنه و برجک است، مورد اصابت قرار گرفته و جت بتواند در زره آن نفوذ کند. سرجنگی با 120 میلیمتر توان نفوذ، نمیتواند از روبرو به تانک نفوذ کرده و بایستی آن را از بالا هدف قرار دهد تا نابودش سازد.
با توجه به نوع هدایتی که هر ریزمهمات دارد، آنها در دسته مهمات شلیک کن – فراموش کن جای میگیرند؛ زیرا پس از پرتاب دیگر نیازی نیست توسط کاربر انسانی هدایت شده به صورت خودکار اقدام به هدف یابی و نابودی آن میکنند. تنها کاری که خدمه انسانی بایستی انجام دهد نشانه روی گلوله به سوی محلی است که ادوات و تجهیزات دشمن در آن قرار دارند. PzH 2000 سامانهای مدرن است و خود میتواند پس از دریافت موقعیت اهداف، نشانه روی را انجام دهد.
از گلوله SMArt 155 میتوان در هر زمان، موقعیت، منطقه و شرایط آب و هوایی (حتی شرایط بد جوی) بدون مشکل استفاده کرد. برای افزایش ایمنی و پیرو قوانین استفاده از تسلیحات خوشهای، هر ریزمهمات مکانیزم خودتخریبی دارد و اگر که هدفی را کشف نکرد و ارتفاعش کمتر از 20 متر شد، سریعا خود را منفجر میکند. همچنین اگر دچار مشکل شد و روی زمین فرود آمد، با تمام شدن باتری سریعا منفجر میشود تا بعدا برای نیروهای خودی و غیرنظامیان خطرناک نباشد.
وزن کلی این گلوله 90 سانتیمتری که در پوسته خود فیوز زمانی، مکانیزم رها کننده ریزمهمات و البته خود ریزمهمات را جای داده 47 کیلوگرم است و تا 27.5 کیلومتر نیز برد دارد. فیوز زمانی GM52A1 پس از بازه مشخص شده که با توجه به فاصله تا هدف، پیش از بارگذاری درون توپ تنظیم میشود، مکانیزم رها کننده ریز مهمات را فعال کرده تا از پوسته خارج شوند. این فیوز با انفجار خرج پرتاب فعال شده و تا شلیک صورت نگیرد، فعال نمیشود تا برای خدمه خطرناک نباشد.
با فعال شدن مکانیزم رهاسازی، ریزمهمات از انتهای گلوله رها و با باز کردن بالکها، هر یک مستقل از دیگری اقدام به هدفیابی میکند و قابلیت درگیری با هدف ثابت و متحرک را دارند. گلوله هنگام رهاسازی با سرعت 300 متر بر ثانیه سقوط و 200 دور در ثانیه میچرخد. با باز شدن چتر سرعت سقوط کاهش و چرخش نیز به 3 دور در ثانیه میرسد. پس از باز شدن چتر، سنسور فروسرخ به صورت کج در زاویه 30 درجه قرار گرفته تا منطقهای به شعاع 15 تا 200 متر را پویش کند.
ریزمهمات با باز شدن چتر مسلح شده و 3 سنسور شامل جستجوگر فروسرخ هدفیاب، رادار موج میلیمتری با قابلیت کشف فاصله و ارتفاع و گیرنده راداری (رادیو متر) برای دریافت امواج محیطی بازتاب شده از هدف جهت تشخیص هدف اصلی از هدف اشتباه و کاذب دارد. گلوله در دمای 46- تا 63+ درجه سلسیوس کار کرده و میتواند هدف گرم را از زمینه سرد و هدف سرد را از زمینه گرم تشخیص دهد؛ بدین ترتیب برای عملیات در محیطهای فوق سرد و فوق گرم نیز مناسباند.
یک هویتزر PzH 2000 میتواند در بازه 1.5 دقیقهای مستقر شده، 13 گلوله SMArt 155 شلیک کرده و سریعا از آن منطقه دور شود تا هدف آتش ضد آتشبار دشمن قرار نگیرد. شلیک 13 گلوله به معنی رهاسازی 26 ریزمهمات و نابودی بیش از نیمی از یک گردان زرهی روسها است؛ به بیانی 2 عراده هویتزر میتوانند یک گردان از خودروهای زرهی روسیه را زیر آتش خود گرفته و پیش از آن که توپخانه روسها قادر به پاسخگویی باشد، آنها را نابود کرده و از مهلکه دور شوند.
اوکراینیها با این گلوله میتوانند دست به اجرای آتش دقیق علیه ادوات روسها زده و علاوه بر هویتزرهای خودکشش PzH 2000، آن را از هویتزرهای کششی M777 نیز کنند. تحویل این سلاح به اوکراین بدون آن که خبری در رسانههای منتشر شود انجام و تا پیش انتشار فیلم هدف قرار گرفتن پانتسیر S1 روسی توسط این گلوله، کسی فکرش را نمیکرد دولت به شدت محافظه کار اولاف شولتس (صدر اعظم آلمان)، حاضر به ارسال گلولههای هوشمند SMArt 155 به اوکراین شود.
گلوله مشابه دیگری که میتوان انتظار حضورش را در اوکراین داشت، بونس (Bonus) ساخت 2 کمپانی دفاعی نکستر (Nexter) از فرانسه و بوفورس (Bofors) از سوئد است. البته در زمانی که این گلوله ساخته شد، طرف فرانسوی جیات (GIAT) نام داشت و در 2006 به نکستر تبدیل شد. طرف سوئدی نیز به همراه کمپانی مادر آمریکایی خود در سال 2005 توسط کمپانی هوافضا، امنیتی و دفاعی بریتانیایی BAE Systems خریدای و امروزه امتیاز بونس در اختیار نکستر و BAE است.
این گلوله در سال 2002 وارد خدمت در ارتش فرانسه و سپس سوئد شد که به ترتیب 6 هزار و 3 هزار گلوله دریافت کردند. فنلاند نیز در 2014 آن را خریداری نمود و نروژ نیز دیگر دارنده آن است. ایالات متحده آمریکا نیز پس از آزمایش SMArt 155 و مقایسه آن با Bonus، گلوله فرانسوی – سوئدی را انتخاب کرد. گلوله بونس توسط شعبه سوئدی BAE Systems در شهر کلسکوگا (Karlskoga) از سوئد و نکستر در شهر بورژ در فرانسه تولید شده و هر یک 40 هزار دلار قیمت دارند.
بونس علی رغم شباهت در عملکرد کلی، تفاوتهای متعددی با همکلاس آلمانی خود دارد. در حالی که گلوله اسمارت 155 ساختاری عادی دارد، گلوله بونس از نوع بیس بلید (base bleed) است. در انتهای پوسته این گلوله که حاوی مواد شیمیایی تولید کننده گاز است، یک سوراخ وجود دارد. مولد گاز با انفجار خرج شروع به سوختن کرده و با ایجاد جریان هوا که از سوراخ انتهایی خارج میشود، تنها سبب از بین بردن خلا پشت گلوله شده که درگ پایه در پشت آن را کاهش میدهد.
هنگام پرواز 60 درصد درگ در بخش جلویی و بخشی دیگر از آن در ناحیه کم فشار پشت گلوله که قطور است ایجاد میشود. کاهش درگ پشتی (درگ پایه) سبب کاسته شدن از مقاومت و از بین رفتن تودههای متلاطم هوایی پشت گلوله شده که سبب افزایش برد میشود. در حالی که گلوله 155 میلیمتری عادی 30 کیلومتر برد دارد، نسخه بیس بلید همان گلوله تا 42 کیلومتر پرواز میکنند. برد بونس نیز به 35 کیلومتر میرسد که تقریبا 28 درصد بیشتر از برد گلوله اسمارت 155 است.
گلوله بونس نیز پس از شلیک فیوز زمانیاش فعال و دو ریز مهماتی که درون پوسته قرار دارند را در منطقه مورد نظر رها میسازد. در این مدل به جای چتر 2 بالک جهت افزایش پسار و مقاومت با هوا باز میشوند تا با سرعت 45 متر بر ثانیه سقوط کند. بالکهای پسارساز و بالکهای کوچک کنترلی سرعت چرخش را به 15 دور در دقیقه کاهش داده تا 3 جستجوگر فروسرخ چندطیفی اقدام به هدف یابی کند. این ریز مهمات رادار و رادیومتر نداشته و در عوض رادار لیزری (لیدار) دارد.
لیدار با ساخت تصویر 3 بعدی از هدف، آن را با حافظه خود مقایسه و هدف اصلی را از هدف کاذب (اشتباه) تشخیص و میتواند از میان چند هدف ارزشمندترین را پیدا کند؛ همچنین دوست را از دشمن تشخیص و ارتفاع را مشخص میکند. بونس نیز شلیک کن – فراموش کن بوده و پس از رها شدن منطقهای به شعاع 200 متر و مساحت 32 هزار متر مربع را جستجو میکند. همچنین حمله از بالا بوده و با 140 میلیمتر نفوذ، هر هدف ثابت و متحرک نظیر تانک را نابود میکند.
فرانسه این گلوله را از هویتزرهای خودکشش سزار (CAESAR) و آمریکا نیز آن را از هویتزرهای خودکشش M109 و نمونههای کششی M777 شلیک میکند. هر 3 مدل هویتزر مذکور در اوکراین حضور دارند. البته هر هویتزر 155 میلیمتری دیگر نیز قادر به شلیک مهمات هوشمند Bonus است. برخی منابع مدعی هستند هم اکنون نیز این گلوله از سوی فرانسه همراه با سزار به اوکراین تحویل داده، با این حال همچنان سند تصویری که این ادعا را تایید کند مشاهده نشده است.
این گلوله 45 کیلوگرم وزن و همچون گلوله آلمانی با فیوز 90 سانتیمتر طول دارد و میتوان آن را تا 15 سال بدون هیچ گونه تعمیر و بازبینی در انبار نگه داشت. هر ریز مهمات که 6.5 کیلوگرم وزن دارد، دارای مکانیز خود تخریبی بوده و در صورتی که پس از شلیک هدفی را پیدا نکرده و روی زمین فرود آید، ظرف مدتی کمتر از 15 دقیقه منفجر میشود. این گلولهها پس از رها سازی و رسیدن به ارتفاع 175 متری از سطح زمین شروع به جستجوی سطح جهت پیدا کردن هدف میکنند.
البته ناگفته نماند برد آن هنگام شلیک از توپ 155 میلیمتری به طول L/52 به 35 کیلومتر میرسد و اگر که از توپ 155 میلیمتری L/39 مثل M777 شلیک شود نیز تا 27 کیلومتر برد دارد. مجددا برد SMArt 155 هنگام شلیک از توپ L/52 برابر با 27.5 و در صورت شلیک از توپ L/39 به 22 کیلومتر میرسد. منظور از طول L/52 یا L/39 این است که برای یافتن طول لوله بایستی عدد 52 و 39 را در کالیبر که 155 میلیمتر است ضرب کنیم که به ترتیب 8.06 و 6.045 متر میشود.
استفاده از چنین گلولههایی نه تنها سبب افزایش دقت آتش میشود، بلکه سبب صفر شدن تلفات ناخواسته و جانبی میشود. امکان شلیک منحنی این گلولهها به خدمه توپخانه اجازه میدهد از فاصله امن و در حالی که پشت پدیدههای طبیعی نظیر کوه و درخت پنهان شده یا در بین عوارض مصنوعی نظیر ساختمانها قرار دارند، با استفاده از پهپاد، ماهواره یا دیگر نیروهای خودی اهداف را پیدا و بدون آن که خود را در معرض دید و آتش دشمن قرار دهند، به آنها حمله کنند.
و اما پیش از دو گلوله SMArt 155 و Bonus، آمریکا روی ساخت گلوله مشابهی کار میکرد که M898 SADARM نام داشت و ریشه پروژهاش به دهه 1960 باز میگردد. آمریکا قصد داشت برای توپ هویتزر 203 میلیمتری گلوله هوشمند ساخته و البته آن را در دهه 1970 با موفقیت آزمایش کردند. اما سال 1983 تصمیم گرفتند روی ساخت مهمات مشابه برای توپ 155 میلیمتری تمرکز کرده و از سال 1986 کار روی آن را آغاز و در سال 1986 آن را با موفقیت آزمایش کردند.
تولید کم تیراژش از 1995 آغاز و در مجموع 836 گلوله تولید شد که البته با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، پروژه آن نهایتا لغو و تصمیم بر این شد تا به جای آن گلوله هدایت ماهوارهای M982 اکسکالیبور (Excalibur) را توسعه داده و تولید کنند. آمریکا برای آتش ضد زره توسط توپخانههای خود روی گلوله هدایت لیزری M712 کوپرهد (Copperhead) تمرکز کرد که در دهه 1980 وارد خدمت شده بود. البته SADARM به طور محدود در جریان حمله سال 2003 به عراق بکار رفت.
گلوله SADARM نیز همچون دو گلوله معرفی شده دارای 2 ریز مهمات بود که پس از رها سازی چتر خود را باز میکردند تا سنسورها با زاویه 30 درجه نسبت به زمین قرار بگیرند. سپس رادار موج میلیمتری و رادیومتر به همراه جستجوگر فروسرخ اقدام به پویش زمین زیر خود برای پیدا کردن هدف میکردند. سرجنگی آن نیز از نوع EFP بود و از آن جا که توده جت مذاب فراصوت آن از بالا روی هدف شیرجه میزد، قادر بود هر زره پوشی را نابود سازد. بردش نیز 22.5 کیلومتر بود.
البته آمریکاییها بمب خوشهای هوشمند CBU-105 را داشتند که درون خود 40 ریزمهمات ضد تانک دارد که به سنسور جستجوگر فروسرخ و رادار لیزری مجهزند. از این بمب در جریان عملیات توفان صحرا در سال 1991 در جنگ خلیج فارس و حمله سال 2003 به عراق استفاده شد. این ریز مهمات علاوه بر جت فراصوت که برای نابودی تانک است، هر یک 16 گوی فلز مذاب جهت مقابله با نفرات پیاده و ادوات سبک نیز رها میکردند. ضمن اینکه مکانیزم خود تخریبی نیز داشتند.