موج بلژیکی ، آغاز داستان یوفوهای مثلثی شکل بود. حادثهای که پس از گذشت سالها همچنان یکی از بزرگترین مشاهدات تاریخ اشیای ناشناس پرنده به شمار میرود. در ادامه با گجت نیوز همراه باشید تا هر آنچه میبایست در مورد حادثه موج بلژیکی بدانید را برای شما بازگو کنیم.
سالیان زیادی است که اشیای پرنده ناشناس یا بهاختصار یوفو (یوفو UFO به ماشینهای پرندهای گفته میشود که بسیاری عقیده دارند متعلق به موجودات فضایی است) در سراسر جهان دیده میشوند. هنگامیکه از واژه سراسر جهان استفاده میکنیم، مقصود کره زمین و فراتر از آن است.
بشر در صدسال گذشته توانایی سفر به فضا را تا حد بسیار کمی، آنطور که به ما مردم عادی اطلاع داده شده، پیدا نموده است. تاکنون تنها توانستهایم پا بر سطح قمر همسایه خود بگذاریم. حتی با این وجود که از سفرهای فوق سری بشر به نقاط دور دست فضا اطلاعاتی به بیرون درز نمیکند، همچنان اخبار و حواشی زیادی حول برخورد فضانوردان و یوفوها در سفرهای رسمی شنیده میشود. تا آنجا که مدتی پیش در خبر رسمیای که در سایت نیز قرار داده شد، یوفولوژیستهای ماهر در سراسر جهان از عکسهای تازه انتشار یافته ناسا از اولین سفر انسان به ماه، تعداد زیادی یوفو کشف کردند!
حال این امر را به مقیاس بزرگتر، یعنی در تمامی سفرهای انسان بهصورت رسمی یا غیررسمی ببرید. چه اتفاقی میافتد؟ بیشمار برخورد به دست میآید. نکته جالب توجه در این برخوردها که بهتازگی باری دیگر به صدر اخبار بازگشته، نوع سفینه مشاهده شده است. بهراستی علت این گوناگونی ظاهری و فیزیکی چیست؟ آیا ما با چند نوع نژاد مختلف فرازمینی مواجه هستیم یا بازدیدکنندگان ما در این مدت پیشرفت کرده و دست به خلق سفینههای جدید زدهاند؟ در این مقاله قصد داریم که به جدیدترین یوفو رایج مشاهده شده بپردازیم؛ یعنی یوفو مثلثی شکل. اشیای ناشناس پرندهای که داستان آنها از کشور بلژیک آغاز شد و به همین دلیل موج بلژیکی نام گرفت.
موج بلژیکی ، آغاز داستان یوفوهای مثلثی شکل
سفینههای مثلثی شکل کمتر از 27 سال قدمت دارند. پیش از این مدت اکثر سفینههای رویت شده به شکل دایره یا بیضی بودند. شروع مشاهدات سفینههای مثلثی شکل، از تاریخ 29 نوامبر سال 1989 واقع در کشور بلژیک بود که به «موج بلژیکی» مشهور شد. بلژیک کشوری آرام از نظر مشاهده یا برخورد با یوفوها تا سال 1989 بود تا جایی که موسسات بررسی وقایع یوفو در این کشور در صدد تعطیلی بودند. ناگهان در همان سال، سیل عظیمی از مشاهدات آغاز شده که توجه رسانههای جهانی بر خود متمرکز نمود.
اغلب مشاهدات یوفو توسط مردم عادی انجام و گزارش میشود و مقامات دولتی با این بهانه، بهراحتی آنها را تکذیب میکنند. جو حاکم بر اغلب کشورهای بزرگ نیز بهگونهای است که اگر شخصی نظامی و حاوی صلاحیت با این قبیل از پدیدهها برخورد کند، به دلیل حفظ شغل و شهرت خود دست به افشا نمیزند. به همین دلیل رسانهای شدن موضوع در حد پایین هم صورت نمیگیرد. این امر بههیچعنوان در کشور بلژیک صادق نیست و به همین دلیل، موج بلژیکی به یکی از بزرگترین حوادث یوفولوژی تاریخ بدل شده است.
منطقه یوپن واقع در کشور بلژیک در تاریخ ذکر شده میزبان مرکز این مشاهدات بود. نخستین مشاهدات گزارش شده توسط سیزده افسر پلیس در ساعت پنج بعد از ظهر بود که شیء عظیم، سه گوش و نورانی را مشاهده کردند که همچون قایقی در آسمان شناور بود. پس از مشاهده رسمی پلیس، سیل گزارشها از سوی مردم شهر سرازیر شد و از آنجا که در میان گزارش دهندگان، افراد عالیرتبه نظامی حضور داشتند، دولت بلژیک را مجبور به واکنش کرد.
گزارشهای منتشر شده حاوی تمام نکات لازم جهت بررسی رسمی بود. یکسان بودن ظاهر فیزیکی یوفو در مشاهدات، تفاسیر یکسان از رنگهای ساطع شده و چگونگی رفتار آن، همه دست به دست هم دادند تا توجه دانشمندان و یوفولوژیستهای خبره را به خود جلب کند. دولت بلژیک که تا آن زمان تنها به فرستادن چند متخصص بسنده کرده بود، موضوع را جدیتر تلقی کرده و احتمال تجاوز به حریم هوایی کشور را مطرح میکند. بررسی موضوع بر عهده سرلشگر بلاور گذاشته میشود و وی از آنجا که خود از مخالفین سیاستهای جهانی در سرپوش گذاشتن بر مشاهدات یوفو بود، اقدامات سریع و تاثیر گذاری را آغاز نمود تا بتواند به سوالات رسانهها و مردم بلژیک پاسخ دهد.
به دلیل میزبانی کشور بلژیک از نیروهای ناتو، نخستین تئوری مطرح شده برای سرلشگر بلاور پرواز غیررسمی بر فراز کشور بود. وی سریعا از مقامات ناتو جواب منفی حول پرواز غیررسمی را دریافت میکند. در این راستا به دلیل افزایش گزارشهای از افراد دارای صلاحیت همچون پرسنل ارتش و دانشمندان نظامی کشور، احتمال وقوع هرگونه خطایی در مشاهده شیء ناشناس غیرعادی رد میگردد. این امر هنگامی نزد بلاور قوت میگیرد که گزارشی دو هفته پس از شروع ماجرا از سرهنگ ارمون، یعنی یکی از مهندسان زیر ساختهای ارتش بلژیک در شهر ارنج، دریافت میکند.
در گزارش او ذکر شده که شیء سه گوش نورانی هنگام رانندگی شبانه در حال تعقیب وی بوده است و این تعقیب و گریز تا جایی ادامه مییابد که ارمون از ماشین خود پیاده شده و شیء نورانی در فاصله چندمتری او توقف میکند. نکتهای که توجهاش را جلب مینماید، عدم انتشار صدا از این یوفو بزرگ بود؛ چرا که صدای وسایل نقلیه دیگر از چند کیلومتری شنیده میشد اما این یوفو در فاصله چندمتری هیچ صدایی نداشت. سپس پس از بازگشت سرهنگ ارمون به ماشین خود، شیء نورانی با سرعت زیادی شروع به پرواز کرده و در آسمان اوج میگیرد. از آنجا که این رویارویی در زمستان در حال وقوع بود، ارمون درمییابد که آن شیء ساخته بشر نبوده است! زیرا تنها با وجود یک ماده ابر رسانا در دمای پایین، توان ایجاد این شتاب ناگهانی را دارد و بشر هنوز موفق به کشف یا ساخت این ماده نشده است!
با دریافت و مطالعه این گزارش توسط بلاور، سریعا متوجه میشود که به حریم هوایی کشورش تجاوز شده و طبیعتا بحث جاسوسی یا حمله نظامی توسط کشور دیگر به ذهنش خطور میکند. درنتیجه او اقدام به اجرای طرحی جهت شناسایی شیء و منبع آن میکند. طرح مذکور بدین شرح بود که اگر گزارش ارسال شده توسط پلیس منطقه تایید شود، پایگاه هوایی اجازه پرواز دو فروند جنگنده اف 16 را دارد تا به تعقیب و شناسایی بپردازند.
با وقوع اولین حادثه پس از شروع طرح که حاوی شرایط اجرا بود، دو فروند جنگنده اف 16 وعده داده شده سریعا به منطقه حادثه اعزام شده و ماموریت خود را شروع میکنند. هنگام برخورد، شیء پرنده به هیچ یک از اخطارهای ارسال شده توجه نکرده و گویا از آرایش نظامی و قصد حمله این دو جنگنده مطلع بوده است (نکته مهم: تمامی وقایع ثبت شده در این رویارویی و چگونگی رفتار یوفو با حادثه برخورد تهران در زمان شاه نیز مشابه است). به همین دلیل، ناگهان شیء پرنده، سرعت خود را در مدت پنج ثانیه از 420 کیلومتر در ساعت بهسرعت باورنکردنی 1833 کیلومتر در ساعت تغییر داده و از تمامی رادارهای منطقه و دید دو جنگنده خارج میشود.
سرلگشر بلاور که زمان پاسخگویی به مطبوعات را پس از وقوع این حادثه پیش روی خود میدید، با اندکی ناامیدی شروع به پاسخ دادن میکند، چرا که رادار یکی از دو جنگنده هیچ اطلاعاتی به دلیلی نامشخص از یوفو ثبت نکرده و بنابر قانون، با وجود اطلاعات یک رادار امکان حذف خطای امواج الکترومغناطیسی ساطع از اتمسفر و زمین ممکن نبود و در نتیجه، هیچگونه تاییدی حول اطلاعات به دست آمده نمیتوانست صورت گیرد.
در این قسمت، کار ارتش بلژیک به بن بست میرسد و گزارشها ادامه مییابد. موسسه غیرانتفاعی سوبپس که به رهبری پاتریک فرین از ابتدای ماجرای موج بلژیکی تحقیقات خود را آغاز کرده بود، با هزاران گزارش حاوی عکس و فیلم مواجه بود که همگی به دلیل عدم وجود کیفیت مطلوب، کمکی به حل مسئله نمیکردند. این امر تا تاریخ 4 آوریل سال 1990 ادامه داشت. در این تاریخ، ساعت ده شب در روستای پتیریچن که تنها چند کیلومتر با یوپن فاصله دارد، حادثه دیگری اتفاق میافتد که منجر به گرفته شدن بهترین عکس موجود از موج بلژیک میشود. در شب مذکور پسری موفق به گرفتن عکسی بسیار عالی شده و آن را سریعا برای پاتریک فرین ارسال میکند. شما میتوانید عکس مذکور را در زیر مشاهده نمایید:
او که تا آن زمان هیچ عکس یا فیلم مناسبی دریافت نکرده بود، تصور میکند که عکس گرفته شده فیک است و بسیار سعی میکند تا با ساختن مدل، صلاحیت آن را رد کند اما سریعا متوجه میشود که عکس واقعی است؛ اما برای اطمینان خاطر بیشتر و بررسی دقیق، تصویر را برای پرفسور مارک اشوا، یعنی دانشمند فیزیک هستهای آکادمی نظامی سلطنتی بروکسل، ارسال کرده و وی تا یک سال بر روی عکس تحقیقات گستردهای را انجام میدهد و به نتایجی شگفتانگیز حول چگونگی کارکرد یوفو میرسد.
نخستین کاری که پرفسور به انجام آن اقدام میکند، اثبات اصل بودن عکس است. از آنجا که گوشه بالایی یوفو موجود در عکس بهصورت کامل فوکوس و صاف است و در دو طرف دیگر، گوشهها بهصورت کامل محو هستند، مشخص شد که شیء بهصورت مستقل حرکت میکرده و در نتیجه عکس اصل است.
نتیجه بعدی او از نظر علمی در موضوع پیشرانش گرانشی، از اهمیت بالایی برخوردار است. وی در ادامه بررسیهای خود، به دلیل مشاهده الگویی همچون حرکت برادههای آهن در میدان مغناطیسی، متوجه وجود میدان مغناطیسی مستقل نیز در اطراف یوفو شد. این یافتهها سر آغاز گمانهزنی دانشمندان زیادی گشت که اعتقاد داشتند این یوفو با استفاده از یک سیستم پیشران دینامیک مگنتو پلاسما که همانند یک موتور الکتریکی است، عمل کرده و با استفاده از میدان مغناطیسی، پیشرانش به وجود میآورد. این موضوع چندان نیز در عرصه علم جدید نبود، چرا که در زمان جنگ جهانی دوم در آلمان، یک یوفو به روش مرموزی سقوط میکند.
این یوفو سقوط کرده به دستور آدولف هیتلر جهت بررسی در اختیار نوابغ آن زمان آلمان نازی قرار میگیرد که نتیجه آن، کشف ناقص سیستم پیشرانش شده و در ادامه به ساخت «ناقوس ویرانگر» منجر شد. پسوند ویرانگر به این ناقوس از آن جهت اضافه شد که دانشمندان نازی چندان در مهندسی معکوس خبره نبوده و نتوانستند میزان پیشرانش را، آنطور که باید، کنترل کنند. در نتیجه هنگام آزمایش این دستگاه، عده زیادی کشته شدند. در ادامه نیز گفته میشود که دولت آمریکا با استفاده از کشف ناقص پیشرانش نازیها و باقی مانده سفینه سقوط کرده در حادثه رازول تا حد زیادی پیشرفت داشته و این پیشرفت همچنان در منطقه اس 4 نوادا بهصورت فوق سری ادامه دارد که بهزودی به بررسی کامل آن در مقالهای دیگر میپردازیم.
با تمامی تفاسیر ذکر شده، درمییابیم بحث فراگیری علم پیشرانش از یوفوها در حادثه موج بلژیکی چندان جدید نبود؛ اما علت بیصدا بودن شیء هنگام پرواز مشخص شد. درنهایت عکس گرفته شده به یکی از بهترین مدارک موجود حول اثبات وجود یوفوها تبدیل شد؛ چرا که با علل و شواهد تاریخی ذکر شده، بشر همچنان نتوانسته به سیستم پیشرانش به این پیشرفتگی دست یابد. از طرف دیگر، تصویر یوفو حاوی تمامی ویژگیهای گزارش شده از شاهدان عینی بود. نکتهای که سه سال پس از ماجرای موج بلژیکی بر واقعی بودن تصویر قوت بخشید، شروع موجی دیگر با ویژگیهای مشابه در کشور بریتانیا است.
در ادامه شما را به دیدن تنها ویدیوی باقی مانده از یوفوی مثلثی شکل حادثه موج بلژیکی در سال 1990 ضبط شده است دعوت میکنیم:
بهصورت کلی، مشاهده یوفو مثلثی شکل بهصورت زنجیرهای طی این 27 سال انجام شده و هرروزه بر تعداد آن افزوده میشود. از آن زمان تاکنون ویدیو و تصاویر بسیاری از این یوفوهای مثلثی شکل در فضای مجازی منتشر شده که شما میتوانید با جستجوی واژه ” Triangle UFO ” آنها را پیدا کنید. هرچند که درصد بسیاری از ویدیوهای منتشر شده تقلبی هستند اما بازهم نمونههای واقعی بسیاری از این نوع اشیای ناشناس پرنده در وب موجود است.
یوفوهای مثلثی شکل در تصاویر ماموریت آپولو !
حال که به موضوع «موج بلژیکی» پرداختیم، یک سوال بسیار جدی و مهم پیش میآید. آیا یوفو مثلثی شکل، همآنطور که از شواهد رسمی پیداست، واقعا 27 سال قدمت دارد؟ ماموریت آپولو در تاریخ 2 ژوئیه سال 1969 انجام شد و در آن فضانوردان مشهوری همچون نیل آرمسترانگ قدم بر سیاره ماه نهادند. این ماموریت که حواشی و شایعات زیادی اعم از تئوریهای توطئه و ملاقات فضانوردان آپولو با موجودات فضایی داشت، همچنان هیجان زیادی برای مردم عادی دارد. تا جایی که ناسا هر بار با انتشار چند تصویر جدید، باعث خوشحالی آنان میشود. در اول مقاله به خبر «تصویر یک شیء ناشناس پرنده در عکسهای رسمی ناسا از ماموریت آپولو» اشاره کردیم. آیا واقعا این خبر را با دقت مطالعه کردید؟ تصاویر آن را با دقت مشاهده کردید؟
ماموریت آپولو در سال 1969 انجام شد و موج بلژیکی نیز که بهعنوان سر آغاز مشاهده یوفو مثلثی شکل قلمداد میشود، در سال 1989 رخ داد، یعنی بیست سال پس از ماموریت آپولو! حال به تصاویر زیر دقت کنید:
این یوفو از قلب تصاویر جدید ناسا از ماموریت آپولو توسط یوفولوژیستهای ماهر بیرون کشیده شده است و در آن بهوضوح یوفو مثلثی شکل دیده میشود. در نتیجه به یک تناقض بزرگ در گفتههای علم یوفولوژی رسیدیم. یوفوهای مثلثی شکل بهجای 27 سال، بیش از 47 سال قدمت دارند. پس سوال جدیدی به وجود میآید. آیا اولین انسانهایی که با یوفو مثلثی شکل برخورد کردند، مردم بلژیک بودند یا فضانوردان ماموریت آپولو 13؟
بدون شک پاسخ فضانوردان ماموریت آپولو هستند. بازدیدکنندگان ما که مشخص نیست از نوع جدید هستند یا خیر، ابتدا به اولین سفر بشر به ماه علاقه نشان دادند. پس مگر میشود زمانی که تا این حد به سفینه آپولو نزدیک بودند، رویت نشده باشند یا حتی بر روی سطح ماه به ملاقات نیل آرمسترانگ، باز آلدرین و مایکل کالینز نرفته باشند؟ مطمئنا اگر یکی از این اتفاقات رخ داده باشد، دولت آمریکا تا صدسال آینده از آنها پرده برداری نخواهد کرد، مگر اینکه خانم هیلاری کلینتون در انتخابات پیروز شود و به وعده خود حول افشاگری در این زمینه عمل کند.
تخمین قدمت 47 ساله یوفوهای مثلثی شکل تنها با استفاده از شواهد و مدارک موجود به دست آمد. دور از انتظار نیست که اگر با افشای اطلاعات بیشتری از سالهای قبلتر از ماموریت آپولو، این تعداد سال بالاتر رود. نظر شما در این باره چیست؟ به نظر شما آیا صاحبین یوفو مثلثی شکل از نژاد جدیدی هستند؟ یا همان بازدیدکنندگان قدیمی دست به اختراع نوع پیشرفتهتر و بهینهتر سفینههای فضایی زدهاند؟
نظرتان را با ما در مورد موج بلژیکی به اشتراک بگذارید.