همیشه بحث روانی تاثیر زیادی روی نتیجه جنگ ها داشته است. در ادامه به یکی از عجیب ترین تاکتیک های نظامی در جنگ های باستانی یعنی استفاده از صدا در کنار شمشیر میپردازیم.
غوغا و همهمه میدان نبرد میتواند باعث سردرگمی و وحشت افراد شود. همین نیز باعث شده که انسانها در طول تاریخ از صدا به عنوان یکی از عجیب ترین تاکتیک های نظامی استفاده کنند. در گذشته صدای حیوانات این توانایی را داشته که رعب و وحشت در دل سربازان دشمن ایجاد کند. کم کم کار نیز کار به استفاده از ابزارهای موسیقی و در نهایت سلاحهای صوتی پیشرفته رسید.
صدا به عنوان یکی از عجیب ترین تاکتیک های نظامی
رقص اسبها در میدان نبرد
در زمانهای باستان، اسبهای سواره نظام طوری آموزش دیده بودند که بتوانند صدای گوش خراش آغاز نبرد را تحمل کنند. هرچند که برعکس کردن این آموزش توانست پیروزی را در یک جنگ به ارمغان بیاورد. ظاهرا در قرن هفتم پیش از میلاد، مردم تراس (که در شمال غربی ترکیه کنونی زندگی می کردند) به خاطر سواره نظام خود شهرت بالایی به دست آورده بودند.
سربازان تراس از روی تفریح به اسبهای خود یاد داده بودند که در هنگام شنیدن صدای فلوت در مهمانیها به رقص در آیند. اسبها نیز همزمان با شنیدن صدای موسیقی دو پای خود را بلند کرده و در هوا چنگ میزدند.
در این زمان فردی به نام Naris که در کودکی در Bisaltia (شمال شرقی یونان) اسیر شده بود و به عنوان یک آرایشگر در تراس کار میکرد، از این موضوع مطلع شد. با توجه به آنچه در داستانها آمده، ناریس از آنجا فرار کرد تا آماده حمله به تراس شود. وی به عنوان سلاحی مخفی، یک دختر فلوتزن را نیز با خود به Bisaltia برد.
دختر اشاره شده موسیقیهای سربازان تراس را به اهالی Bisaltia یاد داد تا در هنگام آغاز جنگ از آنها استفاده کنند. وقتی ارتش Bisaltia در برابر سواره نظام دشمن قرار گرفت، ناریس دستور نواختن فلوت را صادر کرد. اسبها که به صدای موسیقی عادت کرده بودند، روی دو پا قرار گرفتند و سواران خود را زمین زدند. آشفتگی ایجاد شده باعث شد که اهالی تراس شکستی بسیار سنگین را تجربه کنند.
ترساندن تانکهای زنده در میدان نبرد
اسکندر مقدونی پس از شکست دادن پور، شاه هند تصمیم گرفت از جان او بگذرد و پور نیز در عوض قبول کرد که در فتوحات اسکندر او را یاری کند. وقتی پیش قراولان خبر آوردند که در سپاه دشمن چند فیل وجود دارد، اسکندر از پور درخواست کمک کرد. شاه هندی به وی اطلاع داد که فیلها بینایی ضعیف و شنوایی حساسی دارند. همین نیز باعث میشود که نسبت به صداهای ناگهانی و ناهنجار به شدت واکنش نشان دهند.
به توصیه پور، سپاه اسکندر با تعدادی خوک و شیپور به استقبال فیلها رفت. در نهایت نیز صدای تیز خوکها در کنار شیپور باعث فرار کردن فیلها شد. در .اقع نتیجه این نبرد با ترکیب صدا و ترس به عنوان یکی از عجیب ترین تاکتیک های نظامی رقم خورد.
البته این مورد دو طرفه بود. به عنوان مثال بعدها در قرن چهارم پیش از میلاد وقتی جانشینان اسکندر چند فیل جنگی را از هند آوردند، متوجه شدند که صدای فیل باعث ایجاد وحشت شدید در اسبها میشود.
رومیها در سال ۲۸۰ پیش از میلاد برای اولین بار با فیلهای جنگی مواجه شدند. این فیلها به پیروس، پادشاه یونانی تعلق داشتند. افرادی که روی هودج فیل سوار بودند، با ترکیب طبل و زدن نیزهها صدای گوشخراشی را تولید کردند که باعث میشد سربازان رومی و اسبهایشان به وحشت بیفتند.
البته رومیها نیز متوجه شدند که فیلهای پیروس به محض شنیدن صداهای زیر آشفته میشوند. آنها نیز همانند اسکندر از خوک برای ترساندن فیلها استفاده کردند که باعث شد آسیب شدیدی به سپاه پیروس وارد شود. همچنین بعدها در سال ۲۰۲ پیش از میلاد شیپور رومیان باعث شد که فیلهای جنگی هانیبال در نبرد زاما رم کنند و بدین ترتیب دومین جنگ کارتاژ به پایان رسد.
البته برخی فرماندهان نیز تلاش کردهاند تا در برابر صدا به عنوان یکی از عجیب ترین تاکتیک های نظامی مقاومت کنند. پرسئوس مقدونی انتظار داشت که رومیها با فیلهای جنگی در سال ۱۶۸ پیش از میلاد به او حمله کنند. همین نیز باعث شد دستور دهد تعداد مدل چوبی مشابه فیل بسازند. همچنین افرادی نیز مامور تولید صداهای آزاردهنده شدند تا اسبهای مقدونی به صدا و تصویر فیل عادت کنند.
با وجود این، تلاشهای پرسئوس به نتیجه نرسید. اگرچه زمین کوهستانی در نبرد Pydna توانست ۲۰ فیل رومی را زمینگیر کند، اما در نهایت روم پیروز شد و مقدونیه به یکی از استانهای روم تبدیل شد.
فریادهای وحشتآور
فریادهای وحشتآور همیشه به عنوان یکی از عجیب ترین تاکتیک های جنگی در سرتاسر دنیا استفاده میشده تا دشمن را پیش از شروع نبرد بترسانند. آوازهای جنگی قبایل مائوری، فریاد جنگی ژاپنیها (زنده باد امپراتور) در جنگ جهانی دوم، فریاد حمله عثمانیها و فریاد (بیدار کردن آهن) اسپانیاییها همگی از نمونههای معروف این فریادها هستند.
در میان ارتشهای باستانی نیز فریاد Alala جنگجویان یونانی همزمان با کوبیدن شمشیر به سپرهای برنزی شهرت بالایی دارد. در تاریخ این ترکیب به صدای جغد یا جیغ زدن تعداد زیادی پرنده وحشی تشبیه شده است.
تاسیتوس، تاریخنگار رومی نیز با ترس از تاثیر فریادهای قبایل ژرمن در هنگام جنگ یاد میکند. ظاهرا ژرمنها به اهمیت صدا به عنوان یکی از عجیب ترین تاکتیک های نظامی تاریخ پی برده بودند. فریاد جنگی آنها در ابتدا با یک زمزمه نسبتا آرام شروع میشد. در ادامه زمزمه به چیزی شبیه غرش تبدیل میگشت و در نهایت نیز افراد با بالا بردن سپرهای خود در برابر دهانشان، وضعیت را به اوج رسانده و صدایی وحشتناک تولید میکردند.
بعدها نوبت به یک شیپور جنگی جدید به نام کارنیکس رسید تا با صدای وهمآور و عجیب خود موجب وحشت رومیها را فراهم آورد. این شیپور خاص از یک لوله برنزی بلند ساخته شده بود و در بخش بالایی آن نیز سر یک اژدها، خرس یا گرگ خشمگین با دهان باز قرار داشت. صدای غمانگیز و بلند کارنیکس کاملا مناسب شرایط آشفته جنگی بود. البته خود رومیها نیز بعدها از کارنیکس استفاده کردند.
در شرق آسیا نیز از ترکیب صدا و ترس به عنوان یکی از عجیب ترین تاکتیک های نظامی تاریخ استفاده میشده است. سیما چیان، پدر تاریخنگاری چین از یک نوع تیر خاص در سال ۱۰۰ پیش از میلاد صحبت کرده که در هنگام حرکت به سمت دشمن باعث ایجاد صدایی ترسناک ایجاد میشد. ظاهرا سواره نظام از این نوع تیرها استفاده میکرده تا صدایی همچون جیغ زدن یا سوت کشیدن شنیده شود.
تعدادی از این تیرها در سایتهای باستانی مرکز آسیا نیز یافت شدهاند. یافتههای باستانشناسان نشان میدهند برای تولید این صدا، یک استخوان یا تکهای چوپ حفرهدار به بدنه تیر وصل میشد. تصورش سخت نیست که پرتاب همزمان هزاران تیر این چنینی میتوانسته چه تاثیر شدیدی روی روحیه سربازان دشمن داشته باشد.
در یادداشتهای باستانی چینی از ابزارهای مختلف دیگری نیز برای تولید صدای انفجار به منظور آشفته کردن و ترساندن دشمن یاد شده است. این ابزارها از باروت که در سال ۸۵۰ پس از میلاد کشف شده بود، استفاده میکردند. باروت بعدها در سال ۱۲۵۰ به اروپا رسید.
استفاده از صدا و جنگ روانی در عصر مدرن
موسیقی در طول جنگ جهانی دوم به عنوان روشی برای ایجاد استرس و نگرانی استفاده میشد. به عنوان مثال ارتش شوروی تانگو آرژانتینی را از طریق اسپیکرهای قوی پخش میکرد تا سربازان آلمانی نتوانند در طول شب بخوانند. آمریکاییها نیز در طول محاصره پاناما (۱۹۸۹) شب و روز موسیقی راک را با صدایی کر کننده پخش میکردند.
در دهه ۲۰۰۰ میلادی هم آمریکاییها مجددا به تاکتیک پخش بیوقفه و دیوانه کننده موسیقی در عراق و افغانستان رو آوردند. البته این تاکتیک عجیب فقط محدود به بخش نظامی و میدان نبرد نیست و در موارد دیگر هم کاربرد دارند. به عنوان مثال برخی فروشگاهها نیز از این ایده استفاده کردهاند. آنها اقدام به پخش سمفونیهای کلاسیک میکنند تا جوانان بیکار در اطراف فروشگاه پرسه نزنند.
در سال ۲۰۲۲، پلیس استرالیا نیز تظاهرات مخالفان واکسن کرونا را با پخش مکرر آهنگهای Barry Manilow مورد حمله قرار دارد. اخیرا نیز از دستاوردهای جدیدی در زمینه توسعه سلاحهای صوتی صحبت میشود که میتواند در متفرق کردن تجمعات به کار آيند. البته دانشمندان نظامی آمریکا، چین و روسیه هم از سلاحهای صوتی غیر کشندهای رونمایی کردهاند که میتوانند عملکرد حواس را مختل کنند.
برای نمونه نیروهای آمریکایی برای اولین بار در سال ۲۰۰۴ و در جریان حمله به عراق از سلاحهای مغناطیسی و آکوستیک دستی، توپهای صوتی و سلاحهای آکوستیک دور برد استفاده کردند. البته پلیس آمریکا نیز از سلاحهای مشابه بر علیه معترضان در نیویورک و میزوری استفاده کرده است.
از سال ۲۰۱۶ به این طرف نیز دیپلماتهای آمریکایی در کوبا، روسیه، چین و دیگر کشورها سندرم هاوانا را تجربه کردهاند. از نشانههای این سندرم میتوان به آسیب مغزی و عصبی اسرار آمیز اشاره کرد. برخی بر این باورند که این آسیب به خاطر سلاحهای مایکروویو بوده و برخی دیگر نیز سیستمهای انرژی صوتی را مسئول میدانند.
فرستندههای امواج صوتی نه تنها از نظر روانی سمی هستند، بلکه میتوانند باعث درد، سرگیچه، سوختگی، آسیب دائمی به گوش داخلی و حتی آسیبهای داخلی و عصبی نیز بشوند. در نهایت میتوان گفت که بشر در طول تاریخ همیشه از صدا به عنوان یکی از عجیب ترین تاکتیک های نظامی بهره گرفته و هر روز نیز در تلاش برای استفاده بهینهتر از آن است.